منتظران ظهور
منتظران ظهور

منتظران ظهور

مهدویت

وجود امام زمان را با توجه به این که کسى از کودکى تاکنون او را ..




وجود امام زمان را با توجه به این که کسى از کودکى تاکنون او را ندیده وجود حضرت عیسى که از کودکى در بین مردم زیست و رسالت خود را بیان داشت و مردم را رهبرى و هدایت فرمود چیست؟


پاسخ :

پاسخ اجمالى:

اگر مراد این است که اصلا کسى ندیده حرفى است ناصواب چون در طول پنج سال تقریبا عادى زندگى مى‏کرد و امام حسن عسکرى(ع) مردم را به او ارجاع مى‏داد و در طول غیبت صغرى با نواب اربعه با مردم در ارتباط بوده است و در دوران غیبت کبرى هم عده‏اى زیادى به محضر حضرت شرفیاب شده‏اند، و وجود حضرت چون خورشید از پشت ابر نور افشانى مى‏کند و تشعشع آن همه سرزمین‏ها را فرا گرفته است و اگر مراد این است که اکثریت او را ندیده‏اند، قابل قبول است.
پاسخ تشریحى:
این ادعاى بزرگى است، که گفته شد: "با توجه به این که کسى از کودکى تاکنون او را ندیده!!" اگر مقصود پرسش کننده آن است که هیچ کس او را تا بحال ندیده، سخن ناصوابى است. و اگر مقصودش این است که اکثریت مردم او را ندیده‏اند، این سخن قابل قبول است.

به هر حال امام زمان (عج) در سال 255 هجرى قمرى متولد گردید و پنج سال از دوران زندگانى خود را ماند: بقیه افراد بشر و دیگر ائمه "علیه السلام" در خانه امام عسکرى "علیه السلام" گذارند و بر اساس روایات شیعه کسانى که به امام حسن عسکرى "علیه السلام" مراجعه مى‏کردند، در برخى از موارد امام حسن عسکرى "علیه السلام" آنها را به امام زمان ارجاع مى‏داد و مى‏فرمود مسائل دینى و شرعى خود را از امام زمانتان بپرسید.

آن بزرگوار در سن پنج سالگى به طور موقت از نظرها غایب گردید که در تاریخ شیعه از آن به دوران "غیبت صغرى" تعبیر مى‏کنند، و بنابر نظر صحیح طول این دوران 69 سال بوده است، از ویژگیهاى این دوره این بود که امام زمان چهار "سفیر" و نماینده خاص داشت که به "نواب اربعه" مشهورند به ترتیب عبارت بودند از:

1- عثمان بن سعید اسدى: او از اصحاب امام دهم و یازدهم نیز بوده است و آن بزرگواران بر عدالت و امانت دارى او تصریح نموده‏اند.[1]

2- ابو جعفر محمد بن عثمان بن سعید اسدى.
3- شیخ ابوالقاسم حسین بن روح نوبختى.
4- على بن محمد سمرى.

این سفراء از سال 260 تا 329 سفارت آن حضرت را داشتند. "ابن بابویه" (شیخ صدوق) از "محمد بن عثمان بن سعید" نقل کرده که گفت: "به خدا سوگند که حضرت صاحب الامر هر سال در موسم حج در کعبه و مشاعر[2] حاضر مى‏شود و مردم را مى‏بیند و مى‏شناسد و مردم او را مى‏بینند ولى نمى‏شناسند".[3]

بر اساس شواهد مسلم و قطعى در دوره "غیبت کبرى" (از سال 329 به بعد) نیز هزاران نفر به خدمت و محضر مبارک حضرت صاحب رسیده‏اند، که در کتابهائى که در شرح حال آن حضرت نوشته شده است، مشروحاً ذکر شده است. براى اطلاع بیشتر مى‏توانید به کتابهاى "حق الیقین" علامه مجلسى و اصول کافى (کتاب الحجه) رجوع کنید.

بنابراین ادعاى این که کسى آن حضرت را ندیده نادرست است. آن حضرت از پرده غیب به امر خدا جهان را هدایت مى‏کند که امام کاظم "علیه السلام" فرموده:

"لولا الحجة لساخت الارض باهلها"[4] (اگر حجت خدا نباشد، زمین اهل خود را مى‏بلعد و نابود شان مى‏کند).

همچنین از رسول اکرم "صلى اللَّه علیه و آله" روایت شده که فرمود:

"ان الناس ینتفعون به فى غیبته کما ینتفعون من الشمس و دونها سحاب"[5] (مردم در غیبت او از وجود او استفاده مى‏کنند، همچنانکه از وجود خورشید اگر در پس ابر هم باشد نفع مى‏برند).

ما پیش از این گفتیم: فلسفه امامت معصوم به مدت 250 سال براى آن است که: پیامبر به دلائل مختلفى (که آنها را هم قبلاً ذکر کردیم) موفق نشد تا وحى الهى را تفسیر نماید. و گفتیم امام یعنى اسلام شناس و مفسر قرآن از این سخن چند نتیجه مى‏گیریم:

1- در طول 250 سال معارف اسلام و علوم و احکام دین توسط ائمه اطهار "علیه السلام" بیان و تفسیر گردید و در دوره امام صادق "علیه السلام" و امام باقر "علیه السلام" سازمان فکرى و فرهنگى شیعه شکل گرفت، بنابراین اگر کسى بخواهد توسط علوم و معارف آل محمد "صلى اللَّه علیه و آله" هدایت شود، اسلام، قرآن و معارف الهى را بشناسد، به اندازه کافى و لازم آثار آن بزرگواران در اختیار و دسترس موجود است.

2- اگر آن بزرگوار مانند ائمه دیگر "علیه السلام" در ظاهر بود، این همه عمر نمى‏کرد، زیرا "سنت الهى" بر این تعلق گرفته کسانى که در ظاهر زندگى مى‏کنند عمرشان کوتاه باشد، همانند: پیامبران و ائمه "علیه السلام" و افراد دیگر اگر عیسى "علیه السلام" و "خضر" "علیه السلام" زنده‏اند، به این دلیل است که آنها از نظرها غایب اند، وجود مقدس امام زمان "علیه السلام" چنین است و محکوم "سنت الهى" است که براى طولانى شدن عمر شریف‏شان باید از نظرها غایب باشند.

3- زیباترین تعبیر را رسول اکرم "صلى اللَّه علیه و آله" به کار برده است که روایت آن را در بالا ذکر نمودیم. مگرنه آن است که ما از وجود و برکات خورشید استفاده و سود مى‏بریم، چه پیدا باشد و خواه در پس ابر قرار گرفته باشد، که باز هم از نور و روشنائى آن بهره‏مند مى‏شویم.

از مجموع مطالب ذکر شده نتیجه مى‏گیریم که:

خورشید مغرب هرگز غروب نمى‏کند، و همواره نور افشانى مى‏کند و تشعشع آن همه سرزمین‏هاى مغرب (عالم ظلمت و تاریکى) را فرا مى‏گیرد. و همه سالکان طریقت از فیوضات و برکات آن بهره‏مند مى‏شوند، هر چند در پس ابر پنهان باشند.


منابع جهت مطالعه بیشتر:

1. جلوه‏هاى پنهانى امام عصر(عج) حسین على‏پور، تمام کتاب.
2. قیام و انقلاب مهدى به ضمیمه شهید استاد مطهرى، بخش اول کتاب.
3. مهدى انقلابى بزرگ، آیت ا... .کارم شیرازى، تمام کتاب.[1] . نگاه کنید به کتاب "حق التیقین" مرحوم علامه مجلسى/310.
[2] . جمع مشعر.
[3] . همان مدرک/311.
[4] . اصول کافى، ج 1، (علمیه اسلامیه)، کتاب الحجه.
[5] . ر.ک: "توضیح المراد" تعلیقه بر شرح تجرید الاعتقاد، سید هاشم حسین طهرانى چاپ تبریزى صفحه 688 سال 1378 ه ق.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد