منتظران ظهور
منتظران ظهور

منتظران ظهور

مهدویت

آیا امام مهدی زنده است؟

آیا امام مهدی زنده است؟

مذاهب اسلامی تقریبا بر قضیه وجود مصلحی که به امر خدا در آخر الزمان قیام می کند و از نسل رسول خدا (ص) و فرزند فاطمه (ع) است ، اتفاق نظر دارند . کتابهای آنان آکنده از احادیثی است که به تواتر برای اثبات این نکته وارد شده است . بعلاوه بسیاری از دانشمندان مسلمان کتابهایی درباره این موضوع بطور مشروح و مفصل نگاشته اند . البته ما منکر وجود عده دیگری از دانشمندان که با این عقیده مخالفند ، نیستیم . این عده درباره این احادیث می گویند : حدیثهایی که دارای غرایب است پذیرفتنی نیستند . ولی احادیث و روایاتی که در رابطه با امام مهدی (عج) عجیب و غیب تر از احادیثی که درباره امتهای گذشته و آنچه در زمان آنان رخ داده نیست . 
در اینجا باید نکته ای را متذکر شد و بدان پرداخت که مذاهب اسلام درباره آن به اختلاف پرداخته اند . 
آیا امام مهدی فعلا زنده است یا اینکه در آینده به دنیا خواهد آمد؟
پیش از آنکه وارد این بحث شویم باید این نکته را یادآوری کنیم که هیچ کدام از مذاهب اسلام وجود امام مهدی (عج) را انکار نکرده اند . اما تاویل روایاتی که در این باره وارد شده تنها یک علت داشته است و آن بعید شمردن زنده بودن آن حضرت از سال 255 هجری تاکنون است . 
درباره زنده بودن امام مهدی (عج) دلایل و شواهد فراوانی وجود دارد که ذیلا به پاره ای از آنها اشاره می شود : 
الف- احادیث پیامبر (ص) در مورد ائمه اثنی عشر ، به تواتر نزدیک است و دانشمندان مسلمان بر صحت آنها و نیز ثقه بودن راویان آنها اجماع کرده اند . در زیر به برخی از این احادیث اشاره می کنیم : 
1. از جابر بن سمره نقل است که گفت : شنیدم پیامبر اکرم می فرماید : «پس از من دوازده امیر باشند ...».
آنگاه کلمه ای گفت که من نشنیدم . پدرم گفت : آن حضرت فرمود: « ... همه آنها از قریش هستند». (صحیح بخاری، جزء چهارم، کتاب الاحکام، ص 175، چاپ مصر سال 1355 هـ) 
2. رسول خدا فرمود : «پس از من دوازده امیر باشند ...». 
سپس چیزی فرمود که من نفهمیدم . از کسی که پشت سرم بود سوال کردم . گفت : آن حضرت فرمود : « ... همه آنها از قریش هستند». 
ترمذی گوید : این حدیث حسن و صحیح است.(صحیح ترمذی، جزء دوم، باب ما جاء فی الخلفاء، ص 45، چاپ دهلی نو سال 1342 هـ)

3. (جابر) گوید : با پدرم نزد پیامبر (ص) رفتیم . شنیدم آن حضرت می فرمود : «این امر پایان نیابد مگر اینکه دوازده خلیفه در بین آنها (مردم) بیایند ...» جابر بن سمرد گوید : سپس سخنی فرمود که بر من معلوم نشد . از پدرم پرسیدم : چه فرمود ؟ گفت : او فرمود : « ... همه از قریش هستند».( صحیح مسلم ، کتاب الماره ، باب الناس تبع لقریش و الخلافه من قریش ، ج 2 ، ص 191) 
4. جابر بن سمرد گوید : شنیدم از رسول خدا که می فرمود :
«این دین تا (روی کار آمدن) دوازده خلیفه همچنان ارجمند باقی می ماند . مردم تکبیر گفتند و فریاد کشیدند ...». 
آنگاه سخنی آهسته بر زبان آورد . از پدرم پرسیدم : پدر ایشان چه فرمود ؟ گفت او فرمود: « ... همه آنها از قریش هستند». (صحیح ابی داوود ، ج 2 ، کتاب المهدی ، ص 207)
5. جابر گوید : از پیامبر (ص) شنیدم که فرمود : «این امت را دوازده خلیفه باشد». (مسند احمد ، وی با این حدیث روایت دیگری را از جابر از 34 طریق نقل کرده است.)
اگر احادیثی را که در نزد فریقین صحیح است و بر این نکته تصریح کرده اند که خلفا از قریش هستند ، به آن روایاتی که مکارم و فضایل اهل بیت را بیان می کنند و خاطر نشان می سازند که آنها مثل ستارگان ، زمینیان را حفظ و هدایت می کنند بیفزاییم و تمام آنها را به احادیثی اضافه کنیم که بیان می کنند کار دین و خلافت به آنان منتهی خواهد شد و اگر حتی دو نفر در زمین باقی باشند آنها خواهند بود ، و نیز یافته ای که امام مهدی می بایست از آنها باشد و مهدی آنها ، آخرین ایشان است و اگر بدین احادیث روایتهایی را که از پیامبر اکرم نقل شده که فرمود است : «آخرین این دوازده نفر قائم امت و مهدی آن است» اضافه کنیم ، می توان گفت : امام فعلا وجود دارد چون دوازدهمین امام از ائمه (ع) است . یازدهمین امام حضرت حسن عسکری بوده به اجماع مورخان جز یک پسر از خود بر جای نگذاشته ، چنانکه اخبار آمده است ، و این پسر همان مهدی است . بنابر این او باید زنده باشد . 
پیش از این گفتیم باید حجتی دائم برای مردم باشد تا به مثابه یک حلقه مردم را با پروردگار مرتبط سازد . اگر این سخن ثابت شود ، حیات امام و وجود فعلی او به عنوان رهبری برای خلق نیز ثابت شود . غیبت آن حضرت مستلزم آن نیست که از او داناتر نباشد . چون او به طبیعت ارتباط غیبی خویش با خداوند توانا و دانا می تواند ، غیرمستقیم آنچه را که مصلحت می بیند محقق سازد . چنانچه خداوند قادر باشد تواناییهای شگرفی فرشتگان مقرب خود عطا کند و آنها را از شایستگیهای بزرگ بهره مند سازد ، بر این نیز توانا خواهد بود که به پیامبر جانشین او همچون امام مهدی (عج) همین تواناییها و شایستگیها را عنایت فرماید . 
اگر سنت جاری خداوند در میان بندگان این گونه باشد که برای هر کار سببی قرار دهد و کارها را با اسباب آنها به جریان اندازد چه مانعی است از پذیرش تئوری سبب قرار دادن یک از بندگان صالح و مطیع خدا ولو به صورت غیبتی برای برخی از امور ؟ چنان که ما درباره امام حجت (ع) همین عقیده را داریم . 
از اینجا می توان دریافت که ایمان به امام غایب ، بخشی اساسی از ایمان به غیبت به عنوان یک کل است و کسی نمی تواند ایمان خود را بخش بخش کند . یعنی تسلیم غیبت شود . اما تایید امام حجت به غیبت را انکار کند ، یا به پشتیبانی و تایید فرشتگان از رسول خدا ایمان بیاورد امام به ممکن بودن تایید و پشتیبانی امام غایب از میان صالحان کفر بورزد .

مهدی (عج)، حجت شاهد

امام زمان (ع) با اجازه خداوند شاهد بر مردم است . شناخت مومنان از این حقیقت موجب می شود که آنها در نیکی ها از یکدیگر سقبت گیرند و به سرور خویش اقتدا کنند و حیات خویش را نسخه ای از حیات سرور و ولی امر خود قرار دهند . 
از آنجا که امام حجت (ع) پیشوای زنده است و رهبری حقیقی از آن اوست ، بنابراین کسی جانشین اوست که بدو نزدیکتر باشد و بهتر به هدایت او اقتدا کند . از این رو آن حضرت به منزله میزان در انتخاب رهبری است و حتی می تواند خط الهی را که صالحان بدان گرایش دارند از خطوط پراکنده ای که راست و استوار نیستند ، جدا سازد . 

 
نوشته شده :پایگاه جامع عاشورا 
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد