امام زمان(علیه السلام) از آن رو که وارث همه پیامبران عظیم الشّأن و اولیاى گران قدر الهى است، مجموعه اى کامل از صفات کمال و جمال را دارا است. او تجلّى بخش اخلاق عظیم پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) و خصوصیات شگفت امیرالمؤمنین(علیه السلام) و مکارم و فضایل والاى فاطمه زهرا(علیها السلام) و فرزندان معصوم او است. اشاره به برخى از این ویژگى ها مى توانند مقدمه اى آگاهى بخش براى تبعیّت از او و همسویى با او باشد. امیرالمؤمنین(علیه السلام) درباره او فرمودند: «هو اکثرکم علماً»؛ «او دانشمندترین شمااست.» (1) امام باقر(علیه السلام) فرمود: «دانایى به کتاب خداى عزّوجل و سنّت پیامبر او در قلب مهدى ما مى روید همچنانکه گیاهان به بهترین شکل از زمین مى رویند. پس هر کس او را دید بگوید: سلام بر شما اى اهل بیت رحمت و نبوّت و اى گنجینه علم و جاى گاه رسالت» (2) امام رضا(علیه السلام) درباره او فرمود: «وَ ما لِباسُ الْقائِمَ اِلاَّ الْغَلیظُ، وَ ما طَعامُهُ اِلاَّ الْجَشَبُ»؛ «لباس قائم(علیه السلام) ما چیزى نیست جز پوشاکى خشن و غذاى او چیزى نیست جز طعامى خشک» (3) امام باقر(علیه السلام) درباره حضرت مهدى(علیه السلام) فرمود: «یَعْدِلُ فى خَلْقِ الرَّحْمنِ، اَلْبِرِّ مِنْهُمْ وَالْفاجِرِ»؛ «او در بین مردم به عدالت رفتار مى کند چه نیکوکار باشند و چه بدکار.» (4) پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود: «او از من است، اسمش همانند اسم من است. خداوند مرا و آیین مرا به وسیله او حفظ مى کند. و او به سنت و روش من عمل مى کند.» (5) پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود: «مردى به نزد او مى آید و مى گوید: اى مهدى چیزى به من ببخش، عطایى بفرما. پس حضرت مهدى(علیه السلام)آن مقدار از مال را که او بتواند حمل کند در دامنش مى ریزد.» (6) نمازهاى خاص و دعاهاى فراوانى که از ناحیه مقدّسه امام زمان(علیه السلام) رسیده است، همگى دلالت بر مداومت آن بزرگوار بر دعاها و عباداتى دارند که به یقین بالاترین نشانه بندگى و قوى ترین عامل در تقرّب به سوى خدا به شمار مى آیند. اگر پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) براى آمادگى یافتن جهت دریافت مسئولیت بزرگ رسالت، مأمور به اقامه نماز شب به صورت واجب مى شود، به این معنا است که کثرت بندگى و شدت اهتمام به نماز و دعا و عبادت، لازمه پذیرش مسئولیت هاى بزرگ است و از همین رو، قبول مسئولیت حاکمیت بخشیدن به توحید و عدالت در سراسر دنیا توسط امام زمان(علیه السلام)جز در سایه عبادت هاى همیشگى و دعاهاى پیوسته آن بزرگوار میسّر نیست. رویارویى با همه مشرکان و مستکبران و به زانو درآوردن همه قدرت هاى طاغوتى دنیا، دلاورى بى نظیر و استوارى بى بدیل مى طلبد. کسى که همچون امام حسین(علیه السلام) مرد میدان رزم باشد و همانند امام على(علیه السلام) زره اش پشت نداشته باشد و همچون رسول الله در گرماگرم پیکارها رزمش مایه دل گرمى رزم آوران و حضور قاطعانه اش پشتوانه کفر ستیزان باشد. استقامت و صبر هر انسان را باید با بررسى میزان بلاها و مقدار مشکلات وارده بر او، برآورد کرد. صبورترین و بردبارترین انسان هاى تاریخ چند سال در برابر سختى ها دوام آورده و چه اندازه بلاها و غم ها را تحمل کرده اند؟ به یقین محنت ها و بلاها و مصیبت هاى امام زمان(علیه السلام) در طول این همه قرن، هرگز قابل مقایسه با هیچ انسان دیگرى نیست; زیرا نه تنها کثرت بلاها و طول زمان ابتلائات است که صبر و استقامتى والا مى طلبد; بلکه نوع مسئولیت انسان هم در تعیین میزان استقامت و شکیبایى، تأثیرگذار است و حضرت مهدى(علیه السلام) امام زمان و حجت عالمیان و ولى همه مؤمنان و پدر و سرپرست همه شیعیان است. پی نوشت ها: 1- غیبت نعمانى، منتخب الاثر، ص309. 2- کمال الدین، منتخب الاثر، ص309. 3- غیبت نعمایى، منتخب الاثر، ص307. 4- منتخب الاثر، ص310. 5- همان و غیبت نعمایى. 6- کنزالعمال، جلد 6، ص39; و ینابع الموده، ص431. بخش مهدویت تبیان1 ـ دانش گسترده:
2 ـ زهد و بى اعتنایى به دنیا:
3 ـ عدالت گسترى در بین مردم:
4 ـ عمل به سنّت پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم):
5 ـ جود و بخشش:
6 ـ دعا و عبادت:
8 ـ صبر و شکیبایى:
ظهور امام زمان(عج) پنج نشانه حتمی دارد و آن عبارتست از: قیام یمنی، خروج سفیانی، ندای آسمانی، فرورفتن سپاهی در یمن و کشته شدن نفس زکیه. نـشانه های تخلف ناپذیر ظهور امام مهدی علیه السلام که بی هیچ تردیدی مقارن ظهور آن حضرت رخ خواهند داد و ارتباط گسست ناپذیری با آن دارند، پنج نشانه اند. بـرخی از این پنج نشانه، اندکی پیش از ظهور و برخی چند ماه پس از آمدن آن گرامی و برخی اندکی پیش از قیام نجات بخش و جهانی آن حضرت، پدیدار خواهند شد. در ایـن مـورد، روایـات بـسـیـاری وارد شده است که با اندک تفاوت در ترتیب پیدایش این علایم و نشانه ها، آنها را نشان می دهد. نـخست، برخی از روایات را که این علایم پنجگانه را به صورت کوتاه ترسیم می کـنـد مـی آوریـم، آنگاه هر کدام از آن نشانه ها را با توضیحی که در روایات در مورد آن آمده و تفسیر مناسبی که به ذهن می رسد، ترسیم می نماییم. امام صادق علیه السلام فرمود: پیش از قیام قائم، پنج علامت و نشانه مهم در پیش خواهد بود: جـنـبـش مـردم تـرقـی خـواه یـمـنـی، جـنـبـش ارتـجـاعـی سـفـیـانـی، نـدای آسـمـانـی، قتل نفس زکیه و فرو رفتن زمین امام صادق علیه السلام در این مورد فرمود: خـمـس قـبل قیام القائم علیه السلام: الیمانی و السفانی و المنادی ینادی من السماء و خسف بالبیداء و قتل النفس الزکیة.(1) پیش از قیام مهدی علیه السلام پنج رخداد بزرگ در پیش خواهد بود: 1 ـ جنبش ترقی خواهانه مرد یمنی، 2 ـ جنبش ارتجاعی سفیانی، 3 ـ ندای روح بخش آسمانی، 4 ـ فرو رفتن زمین، 5 ـ قتل نفس زکیه امام در ادامه فرمود: قـبـل قـیـام القـائم خـمـس عـلامـات مـحـتـومـات: الیـمـانـی و السـفـیـانـی و الصـیـحـة و قتل النفس الزکیة و الخسف بالبیداء.(2) پیش از قیام قائم، پنج علامت و نشانه مهم در پیش خواهد بود: جـنـبـش مـردم تـرقـی خـواه یـمـنـی، جـنـبـش ارتـجـاعـی سـفـیـانـی، نـدای آسـمـانـی، قتل نفس زکیه و فرو رفتن زمین. و نیز فرمود: النداء المحتوم و السفیانی من المحتوم و خسف البیداء من المحتوم و الیمانی من المحتوم و قتل الفنس الزکیه من المحتوم.(3) نـدای آسـمـانـی بـه هـنگامه قیام قائم، جنبش ارتجاعی سفیانی، جنبش مترقی مردم یمنی، فرو رفتن زمین و دیگر، کشته شدن نفس زکیه، این پنج نشانه، از علایم قطعی ظهورند. پی نوشت ها: 1- اکـمال الدین، صدوق، ج 2، ص 649، غیبت طوسی، ص 267، با اندک تفاوت در ترتیب علائم پنجگانه و بحارالانوار، ج 52، ص 203. 2- اکمال الدین، ج 2، ص 650 و بحارالانوار، ج 52، ص 204. 3- غیبت نعمانی، ص 252 و 257، و بحارالانوار، ج 52، ص 233. بخش مهدویت تبیاننشانه های ظهور در آیینه روایات
یاران وفادار
چشم به راه ظهور
جهان در آستانه ظهور
اقتدار حضرت مهدى علیهالسلام
بانوان در دولت مهدوى
مخالفین دولت مهدوى
نویدهاى امام محمد باقر علیه السلام در مورد ظهور حضرت مهدى (عج)
پینوشتها:
1.کمال الدین، ج 1، ص 330.
2.همان.
3.غیبت نعمانى، ص 273.
4.اسراء / 5.
5.تفسیر عیاشى، ج 2، ص 281.
6.بحارالانوار، ج 52، ص 125.
7.همان، ص 230.
8.همان، ص 354.
9.کمال الدین، ص 329.
10.بحار الانوار، ج 52، ص 222.
11.معجم احادیث المهدى علیهالسلام ، ج 1، ص 501/ المعجم الاوسط، ج 5، ص 334.
12.توبه / 32.
13.یوم الخلاص، ص 93.
14.بحارالانوار، ج 52، ص 354.
15.بحار الانوار، ج 52، ص 215.
16.غیبت نعمانى، ص 302.
17- بحارالانوار، ج 24، ص 241 .
18- سوره تکویر، آیه 16 و 17 .
19- اکمال الدین، شیخ صدوق، ج 1، ص 330 / بحارالانوار، ج 51، ص 137 .
.
عن النبى (ص) قال: … و هى اطهر بقاع الارض واعظمها حرمة و إنها لمن بطحاء الجنة.
پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله در ضمن حدیث بلندى میفرماید:
کربلا پاک ترین بقعه روى زمین و از نظر احترام بزرگترین بقعهها است والحق که کربلا از بساط هاى بهشت است.(۱)
۲- سرزمین نجات:
پیامبر خدا (ص) فرمود: پسرم حسین در سرزمینى به خاک سپرده مىشود که به آن کربلا گویند، زمین ممتازى که همواره گنبد اسلام بوده است، چنان که خدا یاران مومن حضرت نوح را در همانجا از طوفان نجات داد .(۲)
۳- مسلخ عشق:
حضرت على علیه السلام روزى گذرش از کربلا افتاد و فرمود: اینجا قربانگاه عاشقان و مشهد شهیدان است شهیدانى که نه شهداى گذشته و نه شهداى آینده به پاى آنها نمىرسند.(۳)
۴- عطر عشق:
امیرالمومنین علیه السلام خطاب به خاک کربلا فرمود: چه خوشبویى اى خاک! در روز قیامت قومى از تو به پا خیزند که بدون حساب و بى درنگ به بهشت روند.
امام سجاد علیه السلام فرمود: زمین کربلا در روز رستاخیز، چون ستاره مرواریدى مىدرخشد و ندا مىدهد که من زمین مقدس خدایم، زمین پاک و مبارکى که پیشواى شهیدان و سالار جوانان بهشت را در بر گرفته است.
۶- کربلا وبیت المقدس:
امام صادق علیه السلام فرمود: کربلا از خاک بیت المقدس است.
۷- فرات و کربلا:
امام صادق علیه السلام فرمود: سرزمین کربلا و آب فرات، اولین زمین و نخستین آبى بودند که خداوند متعال به آنها قداست و شرافت بخشید.
۸- کربلا کعبه انبیاء:
قال ابوعبدالله علیه السلام: لیس نبى فى السموات والارض و الا یسألون الله تبارک و تعالى ان یوذن لهم فى زیارة الحسین علیه السلام ففوج ینزل و فوج یعرج.(۸)
امام صادق علیه السلام فرمود: هیچ پیامبرى در آسمانها و زمین نیست مگر این که مىخواهند خداوند متعال به آنان رخصت دهد تا به زیارت امام حسین علیه السلام مشرف شوند، چنین است که گروهى به کربلا فرود آیند و گروهى از آنجا عروج کنند.
۹- کربلا، مطاف فرشتگان:
امام صادق علیه السلام فرمود: هیچ فرشتهاى در آسمانها و زمین نیست مگر این که مىخواهد خداوند متعال به او رخصت دهد تا به زیارت امام حسین علیه السلام مشرف شود، چنین است که همواره فوجى از فرشتگان به کربلا فرود آیند و فوجى دیگرعروج کنند و از آنجا اوج گیرند.
امام صادق علیه السلام فرمود: جایگاه قبر امام حسین علیه السلام درى از درهاى بهشت است.
از زمان خلقت آدم ابوالبشر تاکنون همواره دو جریان حقّ و باطل به موازات هم پیشرفته و کره خاک هیچگاه از مصاف این دو جریان خالى نبوده است. پیروان هر یک از حقمداران گذشته، همواره بسترسازان حقگرایان آینده بودهاند و حق گرایان آینده تداومبخشان راه حقپرستان گذشته. وضعیت باطلپیشهگان و دور افتادگان از صراط مستقیم نیز بر همین منوال بوده است. در این میان ارتباط حجتهاى الهى در تداوم بخشیدن به مسیر صحیح هدایت و سعادت بشر بسیار عمیقتر و محکمتر بوده است؛ چرا که هر نبىّ و ولىّ الهى با در نظر گرفتن شرایط عصرى که در آن به سر مىبرد راه انبیا و اولیاى الهى پیش از خود را تداوم مىبخشد. به عبارت دیگر همه انبیا و اولیاى الهى چراغهاى نورانى هدایتند؛ منتهى هر کدام متناسب با شرایط زمانى و مکانى خود به نور افشانى مىپردازند. در فرهنگ اسلامى ائمه اطهار علیهم السلام به عنوان جانشینان پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله همگى نور واحدند و هدف مشترکى را دنبال مىکنند. وجود هر یک از آنان همانند یک مشعل روشن یا عَلَم سرافراز، مسیر صحیح و کامل هدایت را به بندگان خدا نشان مىدهند و آنان را از گرفتار شدن به ضلالت و گمراهى باز مىدارند. با این همه ارتباط و پیوستگى بعضى از آنها با همدیگر از ویژگى و خصوصیتى برخوردار است که از بررسى این گونه از پیوندها مىتوان با مراحل گوناگون چگونگى تداوم مبارزه حقّ و باطل و سرنوشت نهایى این مبارزات و همینطور با بخشى از ریزهکاریهاى دقیق سنتهاى الهى و روند تحقق نهایى اهداف حیات بخش انبیا و اولیاى الهى آشنا شد. بدون تردید پیوستگى و ارتباط امام حسین علیه السلام با آخرین حجت الهى حضرت بقیةاللّه عجل الله فرجه بسیار بارز و در خور تعمّق است؛ چرا که با بررسى ابعاد مختلف پیوند این دو حجّت الهى بهخوبى چگونگى فراهم شدن بستر حاکمیّت احکام و ارزشهاى الهى در سرتا سر عالم مشخص مىشود. این نوشته در پى آن است که برخى از پیوستگیهاى حضرت سیدالشهداءعلیه السلام با موعود بزرگ جهانى حضرت مهدى علیه السلام را روشن سازد. الف) امام مهدى عجل الله فرجه از تبار امام حسین علیه السلام در مجموعه روایات منقول از پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و ائمه اطهارعلیه السلام بارها تصریح شده است که منجى عالم بشریت حضرت مهدى علیه السلام از نسل امام حسین علیه السلام است. از جمله روایت شده است که پیامبراکرم صلی الله علیه و آله در یکى از روزهاى آخر عمر مبارکشان در حالى که دستشان را به شانه امام حسین علیه السلام گذاشته بودند خطاب به دختر بزرگوارشان حضرت زهرا علیه السلام فرمودند: مهدى این امت از نسل این فرزندم است. دنیا به پایان نخواهد رسید مگر اینکه مردى از اولاد حسین علیه السلام قیام کرده جهان را باعدل و داد پر سازد...1 ایشان در جاى دیگر در ضمن معرفى ائمه اطهار علیهم السلام مىفرمایند: امامان بعد از من دوازده نفرند که نُه نفر از آنها از تبار فرزندم حسین علیه السلام است که نهمین نفرشان قائم است این دوازده تن اهل بیت و عترت من هستند. گوشت آنها گوشت من و خون آنها از خون من است.2 امیر مؤمنان علىبنابىطالب علیه السلام روزى به حضرت اباعبداللّه علیه السلام فرمودند: نهمین فرزند تو اى حسین، قائم آلمحمّد صلی الله علیه و آله است او دین خدا را آشکار ساخته و عدالت را در سرتاسر زمین حاکمیّت خواهد بخشید...3 در این باره خود امام حسین علیه السلام نیز مىفرمایند: نهمین فرزند من، قائم به حقّ است خداوند به وسیله او زمین مرده را دوباره زنده خواهد ساخت و دین را حاکمیّت خواهد بخشید. او حق را برخلاف میل مشرکان و دشمنان احقاق خواهد کرد.4 ب) تحقق اهداف عاشورا با قیام مهدى علیه السلام امام حسین علیه السلام با هدف زنده ساختن احکام قرآن و سنّت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و از بین بردن بدعتهایى که در نتیجه حاکمیت بنى امیّه در دین ایجاد شده بود قیام کردند و در طول مسیر مدینه تا کربلا ضمن اشاره به انگیزه قیام شان فرمودند: من به منظور ایجاد اصلاح در امّت جدم رسول خدا صلی الله علیه و آله قیام کردهام مىخواهم امر به معروف و نهى از منکر کنم و به همان سیره و شیوه مرسوم جدّم پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و پدرم علىبنابىطالب علیه السلام عمل مىکنم.5 آن حضرت در نامهاى به بزرگان قبایل بصره تصریح مىکنند: من شما را به کتاب خدا و سنّت پیامبرش دعوت مىکنم. در شرایطى که اکنون ما زندگى مىکنیم سنت رسول خدا صلی الله علیه و آله از بین رفته و به جاى آن بدعت و احکام و ارزشهاى غیر اسلامى نشسته است مرا بپذیرید و به یارى من برخیزید. شما را به راه ارشاد و رستگارى هدایت خواهم کرد.6 از مجموعه سخنان امام حسین علیه السلام اهداف والاى نهضت عاشورا به خوبى روشن مىشود که احیاى قرآن، احیاى سنت نبوى و سیره علوى، از بین بردن کجرویها، حاکم ساختن حق، حاکمیّت بخشیدن به حقپرستان، از بین بردن سلطه استبدادى حکومت ستمگران، تأمین قسط و عدل در عرصههاى اجتماعى و اقتصادى و... از جمله آنهاست. از طرف دیگر وقتى اهداف قیام منجى عالم بشریت و ویژگیهاى حکومت جهانى آن حضرت را مورد بررسى قرار مىدهیم همین اهداف و انگیزهها حتى با تعابیر مشابه با تعابیر به کار رفته در مورد نهضت حسینى قابل مشاهده است. حضرت على بن ابیطالبعلیه السلام در توصیف سیره حکومتى امام مهدى علیه السلام مىفرمایند: هنگامى که دیگران هواى نفس را بر هدایت مقدم بدارند او [مهدى موعود علیه السلام] امیال نفسانى را به هدایت بر مىگرداند و در شرایطى که دیگران قرآن را با رأى خود تفسیر و تأویل خواهند کرد او آراء و عقاید را به قرآن باز مىگرداند. او به مردم نشان خواهد داد که چگونه مىتوان به سیره نیکوى عدالت رفتار کرد و او تعالیم فراموش شده قرآن و سیره نبوى را زنده خواهد ساخت.7 امام باقر علیه السلام در روایتى مىفرمایند: قائم آل محمّد صلی الله علیه و آله مردم را به سوى کتاب خدا، سنّت پیامبر صلی الله علیه و آله و ولایت على بن ابى طالب علیه السلام و بیزارى از دشمنان آنان دعوت خواهد کرد. 8 امام صادق علیه السلام مىفرمایند: حضرت مهدى علیه السلام تمام بدعتهاى ایجاد شده در دین را در سرتاسر جهان از بین خواهد برد و در مقابل، تکتک سنتهاى نبوى را به اجرا در خواهد آورد.9 آن حضرت در جاى دیگر ضمن تصریح به این حقیقت که امام مهدى علیه السلام بر طبق سیره و روش رسول اکرم صلی الله علیه و آله عمل خواهد کرد؛ درباره اصلاحات انجام شده توسط آن حضرت چنین مىفرماید: قائم آل محمّد صلی الله علیهم به همان شیوهاى که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله رفتار مىکردند رفتار خواهد کرد آنچه از نشانه و ارزشها و شیوههاى جاهلیت که باقى ماندهاند از میان برمىدارد و پس از ریشه کن کردن بدعتها احکام اسلام را از نو حاکمیّت مىبخشد.10 امام صادق علیه السلام در زمینه نوع قضاوت و داورى و برخورد آن حضرت با ظلم و ستم نیز مىفرمایند: چون قائم ما قیام کنند در بین مردم به عدالت داورى خواهند کرد و در زمان او بساط ستم و بیداد از روى زمین جمع خواهد شد و راهها امن شده... و هر صاحب حقّى به حقّ خود دست خواهد یافت و احکام و ارزشهاى حیاتبخش دینى در سرتاسر جامعه حاکمیّت پیدا خواهد کرد.11 نتیجه آن که علاوه بر مشترک بودن اهداف نهضت عاشورا با قیام امام مهدى علیه السلام در زمان حکومت جهانى حضرت ولى عصر علیه السلام بذرها و نهالهاى غرس شده در جریان قیام کربلا به بار خواهد نشست و به برکت آن، جهان پر از عدل و داد خواهد شد و تمام اهداف انبیاى الهى از آدم تا خاتم تحقق خواهد یافت و بشر طعم واقعى صلح و امنیّت و سعادت را خواهد چشید. ج) مهدى علیه السلام منتقم خون امام حسین علیه السلام یکى از القاب حضرت مهدى علیه السلام منتقم است. در توضیح علّت برگزیده شدن این لقب بر آن حضرت مطالب زیادى در سخنان اهل بیت علیهم السلام وارد شده است. از جمله در روایتى که از امام محمّدباقر علیه السلام نقل شده، وقتى از آن حضرت سؤال مىکنند که چرا فقط به آخرین حجّت الهى قائم گفته مىشود؟ آن حضرت در پاسخ مىفرمایند: چون در آن ساعتى که دشمنان، جدّم امام حسین علیه السلام را به قتل رساندند فرشتگان با ناراحتى در حالى که ناله سرداده بودند عرض کردند پروردگارا! آیا از کسانى که برگزیده و فرزند برگزیده تو را ناجوانمردانه شهید کردند در مىگذرى؟ در جواب آنها خداوند به آنان وحى فرستاد که: اى فرشتگان من! سوگند به عزّت و جلالم از آنان انتقام خواهم گرفت هر چند بعد از مدّت زمان زیادى. آن گاه خداوند متعال نور و شبح فرزندان امامحسین علیه السلام را به آنان نشان داد و پس از اشاره به یکى از آنان که در حال قیام بود فرمود: با این قائم از دشمنان حسین علیه السلام انتقام خواهم گرفت.12 در تفسیر آیه «وَمَنْ قُتِلَ مظلوماً فقد جَعَلْنا لِوَلیّه سلطاناً...؛ هر کس مظلومانه کشته شود ما براى ولى او تسلطى بر ظالم قرار مىدهیم»...13 از امام صادق علیه السلام روایت شده است که: مراد از مظلوم در این آیه، حضرت امام حسین علیه السلام است که مظلوم کشته شد و منظور «جَعَلنا لِوَلیِّه سلطانا» امام مهدى علیه السلام است14 امامباقر علیه السلام نیز تصریح مىکنند: ما اولیاى دم امام حسین علیه السلام هستیم. هنگامى که قائم ما قیام کنند پىگیرى خون امام حسین علیه السلام خواهد کرد.15 در دعاى ندبه نیز به این حقیقت با این تعبیر تصریح شده است: أینَ الطالِبُ بِدَمِ المَقتولِ بِکَربَلا. کجاست آن عزیزى که پس از ظهورش خون شهید مظلوم کربلا را از دشمنان باز پس خواهد گرفت...16 همچنین روایت شده است که حضرت مهدى علیه السلام پس از ظهور بین رکن و مقام براى مردم خطبه خواهد خواند و در مهمترین قسمت خطبه به صورت مکرر با نهایت اندوه و تأثر شهادت مظلومانه امام حسین علیه السلام را مورد اشاره قرار خواهد داد از جمله خواهد فرمود: اى مردم جهان! منم امام قائم. منم شمشیر انتقام الهى که همه ستمگران را به سزاى اعمالشان خواهم رساند و حقّ مظلومان را از آنها پس خواهم گرفت. اى اهل عالم! جدّم حسین بن على علیه السلام را تشنه به شهادت رساندند و بدن مبارک او را عریان در روى خاکها رها کردند. دشمنان از روى کینه توزى جدم حسین علیه السلام را ناجوانمردانه کشتند...17 در حقیقت با این گونه از عبارات نوید انتقام خون به ناحق ریخته امام حسین علیه السلام را به جهانیان خبر مىدهد... و هم چنین به دلالت روایات فراوانى شعار یاران امام مهدى علیه السلام پس از ظهور این جمله بسیار الهامبخش است: یالثارات الحُسَین علیه السلام.18 اى بازخواست کنندگان خون حسین علیه السلام. این جمله اشاره به این معنا دارد که هنگام انتقام خون پاک امام حسین علیه السلام فرارسیده است کسانى که مىخواهند از دشمنان آن حضرت انتقام خون بهناحقّ ریخته حجّت الهى را بگیرند مهیا شوند. از آنجا که امام حسین علیه السلام با تمام وجود همه توانمندیها و سرمایههاى خود را ایثار کرد تا اسلام را از خطر اساسى برهاند؛ آخرین حجت الهى نیز تصریح دارند که همواره به یاد ایثارگرى و فداکاریهاى آن حضرت هستند و شب و روز با یادآورى مصیبتهایى که بر ایشان روا داشته شد خون گریه مىکنند. در بخشى از زیارت «ناحیه مقدسه» در این باره مىخوانیم: ...اگر روزگار وقت زندگى مرا از تو [اى حسین] به تأخیر انداخت و یارى و نصرت تو در کربلا در روز عاشورا نصیب من نشد، اینک من هر آینه صبح و شام به یاد مصیبتهاى تو ندبه مىکنم و به جاى اشک بر تو خون گریه مىکنم... بدون تردید این قبیل از تعابیر نهایت محبّت و دلبستگى حضرت مهدى علیه السلام رابه سیّد الشهداء علیه السلام نشان مىدهد و ضرورت زنده نگه داشتن خاطره اباعبداللّه علیه السلام از جمله از طریق عزادارى براى آن حضرت را مورد تأکید قرار داده و عمق فاجعه کربلا و جنایت بنى امیه به اسلام و انسانیت را افشا مىکند. حتى این به یاد امام حسین علیه السلام بودن در عملکرد سایر ائمه اطهار علیهم السلام نیز به چشم مىخورد؛ یعنى آنها نیز در مواقع اشاره به فداکاریها و مظلومیت هاى امام حسین علیه السلام به گونهاى موضوع امام مهدى علیه السلام را مورد تأکید قرار دادهاند به عنوان مثال در دعاى ندبه امام صادق علیه السلام یاد سیّد الشهداء علیه السلام به همراه امام مهدى علیه السلام گرامى داشته شده است. در حقیقت شکایت شهادت جانگداز حضرت امام حسین علیه السلام به ساحت مقدّس حضرت بقیةاللّه علیه السلام شده است و درخواست مىشود که به عنایت خداوند متعال هر چه زودتر زمینه ظهور فراهم شود بلکه هر چه زودتر مهدى موعودعلیه السلام ظهور نموده انتقام خون آن حضرت را از دشمنان بگیرند...و حتى به پیروان اهل بیتعلیه السلام توصیه مىشود که در شب میلاد امام عصر (عج) از زیارت امام حسین علیه السلام غافل نشوند. البتّه این موضوع به همین صورت در مورد امام حسین علیه السلام نیز مطرح است؛ یعنى حضرت اباعبداللّه حسین علیه السلام نیز همواره به یاد مهدى موعود بودهاند. در دعاى روز ولادت امام حسین علیه السلام از امام مهدى علیه السلام یاد مىشود و در روز عاشورا و در زیارت عاشورا نام و یاد مهدى علیه السلام تسلى بخش قلب سوزان شیفتگان اهل بیت علیهم السلام است. مجموعه این برنامههاى حساب شده، پیوند عاشورا و امام حسین علیه السلام را با قیام جهانى امام مهدى علیه السلام هر چه بیشتر روشن مىسازند. گذشته از همه آنچه بیان شد، طبق روایات بسیارى که از حضرات معصومین علیهم السلام نقل شده است در بسیارى از مسائل جزئى نیز امام مهدى علیه السلام با امام حسین علیه السلام پیوستگیها و ارتباطات قابل توجهى دارند که از آن جمله است: 1. روز ظهور امام مهدى علیه السلام مقارن با روز عاشورا است. از امام باقر علیه السلام روایت شده است: قائم آل محمّد صلی الله علیه و آله در روز شنبه که مصادف با روز عاشورا؛ یعنى همان روزى که حضرت اباعبداللّه علیه السلام به شهادت رسیدند قیام خواهد کرد.19 2. از مجموعه روایات به خوبى روشن مىشود همانگونه که امام حسین علیه السلام نهضت خود را از مکه آغاز کردند؛ یعنى پس از خارج شدن از مدینه به مکه آمدند و از کنار بیتاللّه قیام خود را به مردم خبر دادند و به سمت کوفه حرکت کردند، حضرت مهدى علیه السلام نیز از کنار بیت اللّه جهانیان را به بیعت با خود فرا خواهد خواند و آن گاه حرکتهاى اصلاحى را تداوم خواهد بخشید و در نهایت مقرّ حکومتى خویش را در کوفه قرار خواهد داد. 3. حتى طنین صداى امام مهدى علیه السلام همان طنین صداى امامحسین علیه السلام است. پیام مهدى علیه السلام همان پیام حسین علیه السلام است که فریاد مىزند: اى مردم مگر نمىبینید به حقّ عمل نمىشود و از باطل خوددارى نمىگردد... امر به معروف و نهى از منکر کنار گذاشته شده است و احکام الهى و سنن پیامبر صلی الله علیه و آله آشکار هتک مىشود و... این پیام و هشدار در لحظه ظهور با همان صدا به مردم جهان اعلام خواهد شد که امام حسین علیه السلام در روز عاشورا با همان لحن و آهنگ مردم را به تبعیت از حقّ و اعراض از بدیها فرا خواندند: إنّ صوت القائم یشبه بصوت الحسین علیه السلام. صداى [گیرا و دلنواز] قائم شبیه [طنین خوش] صداى اباعبداللّه علیه السلام است. 4. برخى از یاران حسین علیه السلام پس از رجعت در رکاب امام مهدى علیه السلام به یارى آن حضرت خواهند پرداخت و حتى برخى از فرشتگانى که جزء اصحاب امامحسین علیه السلام بودهاند در خدمت قائم آل محمّد صلی الله علیه و آله خواهند بود و... . «أللّهمّ نرغب إلیک دولة کریمة تعزّبها الإسلام و أهله و تُذِّلُ بها النفاق و أهله...» 1 .بحارالانوار، ج51، ص91. 2 .کشفالغمة، ج3، ص294. 3 .منتخبالاثر، ص467 4 .اعلامالورى، 384. 5 .بحارالانوار، ج45، ص6. 6 .حیاةالإمامالحسینعلیه السلام، ج2، ص264 7 .بحارالانوار، ج51، ص130. 8 .الزامالناصب، ص177. 9 .ینابیعالموّدة، ج3، ص62. 10.بحارالانوار، ج52، ص352. 11.همان، ص338. 12.دلائلالامامة، ص239. 13.سوره اسراء (17) آیه 33. 14.البرهان فى تفسیر القرآن، ج4، ص559. 15.همان، ص560. 16.دعاى ندبه. 17.الزامالناصب، ج2، ص282. 18.النجمالثاقب، ص469. 19.بحارالانوار، ج52، ص 285 • طلیعه
در این نوشتار تعدادی از احادیثی که در باره امام حسین (ع) که در سایت آیتالله محمدتقی بهجت آمده، منتشر میشود. ۱- حریم پاک عن النبى (ص) قال: … و هى اطهر بقاع الارض واعظمها حرمة و إنها لمن بطحاء الجنة. (۱بحارالانوار، ج ۹۸، ص ۱۱۵) پیامبر اسلام (ص) در ضمن حدیث بلندى مىفرماید: کربلا پاکترین بقعه روى زمین و از نظر احترام بزرگترین بقعهها است والحق که کربلا از بساط هاى بهشت است. قال رسول الله صلى الله علیه و آله: یقبر ابنى بأرض یقال لها کربلا هى البقعة التى کانت فیها قبة الاسلام نجا الله التى علیها المؤمنین الذین امنوا مع نوح فى الطوفان. (کامل الزیارات، ص۲۶۹، باب ۸۸، ح ۸ ) پیامبر خدا (ص) فرمود: پسرم حسین در سرزمینى به خاک سپرده مىشود که به آن کربلا گویند، زمین ممتازى که همواره گنبد اسلام بوده است، چنانکه خدا یاران مؤمن حضرت نوح را در همانجا از طوفان نجات داد. ۳- مسلخ عشق قال على علیه السلام: هذا … مصارع عشاق شهداء لا یسبقهم من کان قبلهم ولا یلحقهم من کان بعدهم.(تهذیب، ج ۶، ص۷۳ ) حضرت على علیه السلام روزى گذرش از کربلا افتاد و فرمود: اینجا قربانگاه عاشقان و مشهد شهیدان است. شهیدانى که نه شهداى گذشته و نه شهداى آینده به پاى آنها نمىرسند. امیرالمومنین علیه السلام خطاب به خاک کربلا فرمود: چه خوشبویى اى خاک! در روز قیامت قومى از تو به پا خیزند که بدون حساب و بىدرنگ به بهشت روند ۴- عطر عشق قال على علیه السلام: واها لک ایتها التربة لیحشرن منک قوم یدخلون الجنة بغیر حساب. (شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج ۴، ص ۱۶۹٫ ) امیرالمومنین علیه السلام خطاب به خاک کربلا فرمود: چه خوشبویى اى خاک! در روز قیامت قومى از تو به پا خیزند که بدون حساب و بىدرنگ به بهشت روند . ۵- ستاره سرخ محشر قال على بن الحسین علیه السلام: تزهر أرض کربلا یوم القیامة کالکوکب الدرى و تنادى انا ارض الله المقدسة الطیبة المبارکة التى تضمنت سیدالشهداء و سید شباب اهل الجنة. (ادب الطف، ج ۱، ص ۲۳۶، ) امام سجاد علیه السلام فرمود: زمین کربلا در روز رستاخیز، چون ستاره مرواریدى مىدرخشد و ندا مىدهد که من زمین مقدس خدایم، زمین پاک و مبارکى که پیشواى شهیدان و سالار جوانان بهشت را در بر گرفته است. ۶- کربلا و بیت المقدس قال ابوعبدالله علیه السلام: الغاضریة من تربة بیت المقدس. (۶کامل الزیارات، ص ۲۶۹، باب ۸۸، ح۷ ) امام صادق علیه السلام فرمود: کربلا از خاک بیت المقدس است. ۷- فرات و کربلا قال ابوعبدالله: ان أرض کربلا و ماء الفرات اول ارض و اول ماء قدس الله تبارک و تعالى… (بحارالانوار، ج ۹۸، ص ۱۰۹ ) امام صادق علیه السلام فرمود: سرزمین کربلا و آب فرات، اولین زمین و نخستین آبى بودند که خداوند متعال به آنها قداست و شرافت بخشید. ۸- کربلا کعبه انبیاء قال ابوعبدالله علیه السلام: لیس نبى فى السموات والارض و الا یسألون الله تبارک و تعالى ان یوذن لهم فى زیارة الحسین علیه السلام ففوج ینزل و فوج یعرج. (مستدرک الوسائل، ج ۱۰، ص ۲۴۴ ) امام صادق علیه السلام فرمود: هیچ پیامبرى در آسمانها و زمین نیست مگر این که مىخواهند خداوند متعال به آنان رخصت دهد تا به زیارت امام حسین علیه السلام مشرف شوند، چنین است که گروهى به کربلا فرود آیند و گروهى از آنجا عروج کنند. ۹- کربلا، مطاف فرشتگان قال ابوعبدالله علیه السلام: لیس من ملک فى السموات والارض إلا یسألون الله تبارک و تعالى ان یوذن لهم فى زیارة الحسین علیه السلام ففوج ینزل و فوج یعرج. (مستدرک الوسائل، ج ۱۰، ص ۲۴۴) امام صادق علیه السلام فرمود: هیچ فرشتهاى در آسمانها و زمین نیست مگر این که مىخواهد خداوند متعال به او رخصت دهد تا به زیارت امام حسین علیه السلام مشرف شود، چنین است که همواره فوجى از فرشتگان به کربلا فرود آیند و فوجى دیگرعروج کنند و از آنجا اوج گیرند. ۱۰- راه بهشت قال ابوعبدالله علیه السلام: موضع قبرالحسین علیه السلام ترعة من ترع الجنة. (کامل الزیارات، ص ۲۷۱، باب ۸۹، ح ۱٫ ) امام صادق علیه السلام فرمود: جایگاه قبر امام حسین علیه السلام درى از درهاى بهشت است. ۱۱- کربلا حرم امن قال ابوعبدالله علیه السلام: ان الله اتخذ کربلا حرما آمنا مبارکا قبل ان یتخذ مکة حرماً. (کامل الزیارات، ص ۲۶۷/ بحارالانوار، ج ۹۸، ص ۱۱۰٫ ) امام صادق(ع) فرمود: به راستى که خدا کربلا را حرم امن و با برکت قرار داد پیش از آن که مکه را حرم قرار دهد.(شایان ذکر است منظور از این روایت در عالم بالا است که قبل از مکه، کربلا حرم امن الهی قرار گرفت) ۱۲- زیارت مداوم قال الصادق علیه السلام: زوروا کربلا ولا تقطعوه فان خیر أولاد الانبیاء ضمنته… (۱۲کامل الزیارات، ص ۲۶۹٫ ) امام صادق(ع) فرمود: کربلا را زیارت کنید و این کار را ادامه دهید، چرا که کربلا بهترین فرزندان پیامبران را در آغوش خویش گرفته است. هیچ فرشتهاى در آسمانها و زمین نیست مگر این که مىخواهد خداوند متعال به او رخصت دهد تا به زیارت امام حسین علیه السلام مشرف شود، چنین است که همواره فوجى از فرشتگان به کربلا فرود آیند و فوجى دیگرعروج کنند و از آنجا اوج گیرند ۱۳- بارگاه مبارک قال الصادق علیه السلام: «شاطىء الوادى الایمن» الذى ذکره الله فى القرآن،( قصص/۳۰) هو الفرات و «البقعة المبارکة» هى کربلا. (بحارالانوار، ج ۵۷، ص ۲۰۳؛ به نقل از تهذیب) امام صادق (ع) فرمود: آن «ساحل وادى ایمن» که خدا در قرآن یاد کرده فرات است و «بارگاه با برکت» نیز کربلا است. ۱۴- شوق زیارت قال الامام باقرعلیه السلام: لو یعلم الناس ما فى زیارة قبرالحسین علیه السلام من الفضل، لماتوا شوقاً. (ثواب الاعمال، ص ۳۱۹) امام باقرعلیه السلام فرمود: اگر مردم مىدانستند که چه فضیلتى در زیارت مرقد امام حسین علیه السلام است از شوق زیارت مىمردند. ۱۵- حج مقبول و ممتاز قال ابوجعفرعلیه السلام: زیارة قبر رسول الله صلى الله علیه و آله و زیارة قبور الشهداء، و زیارة قبرالحسین بن على علیهما السلام تعدل حجة مبرورة مع رسول الله صلى الله علیه و آله. (مستدرک الوسائل، ج ۱ ص ۲۶۶/ ) امام باقر علیه السلام فرمودند: زیارت قبر رسول خدا (ص) و زیارت مزار شهیدان، و زیارت مرقد امام حسین علیه السلام معادل است با حج مقبولى که همراه رسول خدا (ص) بجا آورده شود. ۱۶- تولدى تازه عن حمران قال: زرت قبرالحسین علیه السلام فلما قدمت جاء نى ابو جعفر محمد بن على علیه السلام … فقال علیه السلام ابشر یا حمران فمن زار قبور شهداء آل محمد (ص) یرید الله بذلک وصلة نبیه حرج من ذنوبه کیوم ولدته امه. (امالى شیخ طوسى، ج ۲، ص ۲۸، ) حمران مىگوید هنگامى که از سفر زیارت امام حسین(ع) برگشتم، امام باقر علیه السلام به دیدارم آمد و فرمود: اى حمران! به تو مژده مىدهم که هر کس قبور شهیدان آل محمد (ص) را زیارت کند و مرادش از این کار رضایت خدا و تقرب به پیامبر (ص) باشد، از گناهانش بیرون مىآید مانند روزى که مادرش او را زاده است. ۱۷- زیارت مظلوم عن ابى جعفر و ابى عبدالله علیهماالسلام یقولان: من احب أن یکون مسکنه و مأواه الجنة، فلا یدع زیارة المظلوم. (مستدرک الوسائل، ج ۱۰، ص ۲۵۳٫ ) از امام باقر و امام صادق علیهماالسلام نقل شده که فرمودند: هر کس که مىخواهد مسکن و مأوایش بهشت باشد، زیارت مظلوم ـ امام حسین ـ را ترک نکند. ۱۸- شهادت و زیارت قال الامام الصادق علیه السلام: زوروا قبرالحسین علیه السلام ولا تجفوه فانه سید شباب أهل الجنة من الخلق و سید شباب الشهداء. (مستدرک الوسائل ج ۱۰، ص ۲۵۶ ) امام صادق (ع) فرمود: مرقد امام حسین علیه السلام را زیارت کنید و با ترک زیارتش به او ستم نورزید، چرا که او سید جوانان بهشت از مردم و سالار جوانان شهید است. ۱۹- زیارت، بهترین کار قال ابوعبدالله علیه السلام: زیارة قبرالحسین بن على علیهماالسلام من أفضل ما یکون من الأعمال. (مستدرک الوسائل، ج ۱۰، ص ۳۱۱٫ ) امام صادق(ع) فرمود: زیارت قبر امام حسین علیه السلام از بهترین کارهاست که مىتواند انجام یابد. ۲۰- سفرههاى نور قال الامام الصادق علیه السلام: من سره ان یکون على موائد النور یوم القیامة فلیکن من زوارالحسین بن على علیهماالسلام. (بحارالانوار، ج ۹۸، ص ۷۲٫ ) امام صادق(ع) فرمود: هر کس دوست دارد روز قیامت، بر سر سفرههاى نور بنشیند باید از زائران امام حسین علیه السلام باشد. منبع : جهان نیوز
شخصیت، قیام و نهضت امام حسین (ع) همیشه در کلام معصومین (ع) وجود داشته است و عجب آنکه حتی معصومین پیش از امام حسین (ع) نیز اشاراتی به این واقعه و سرزمینی که در آن عاشورا رخ داد، داشتهاند.۲- سرزمین نجات
این ماه برای سالک الی الله بسیار با ارزش است. از مقام این ماه همین بس که ماه رسول خدا صلوات الله علیه بوده و حضرتش صلی الله علیه و آ له و سلم فرمودند: «شعبان ماه من است، خداوند کسی را که مرا در ماهم یاری کند، بیامرزد.» کسی که از این دعوت بزرگ آگاه شود، باید بکوشد که از دعوت شدگان این دعوت گردد. این جانشین و برادر او امیرالمؤمنین علیهالسلام است که میفرماید: «از زمانی که ندای منادی رسول خدا صلوات الله علیه را که برای روزه این ماه ندا میکرد شنیدم، هیچگاه روزه این ماه را از دست نداده و در تمام عمرم آن را از دست نخواهم داد؛ اگر خدا بخواهد.» یکی از اعمال این ماه عزیز خواندن صلواتی است که به صلوات شعبانیه معروف میباشد. محتوای صلوات شعبانیه این صلوات شامل برکات ماه و کارهایی که باید برای رسیدن به این برکات انجام دهیم میباشد. این دعا با صلواتهایی شروع میشود که توجه به شئون نبی اکرم صلی الله علیه و آ له و ائمه معصومین علیهم السلام میباشد؛ «وَ جَعَلَ صَلَاتَنَا عَلَیْکُمْ وَ مَا خَصَّنَا بِهِ مِنْ وَلَایَتِکُمْ طِیباً لِخَلْقِنَا وَ طَهَارَةً لِأَنْفُسِنَا وَ تَزْکِیَةً لَنَا وَ کَفَّارَةً لِذُنُوبِنَا». یکی از اعمال این ماه هم کثرت صلوات است. باطن صلوات تعظیم در برابر نبی اکرم (صلی الله علیه و آ له) و ائمه اطهار (علیهم السلام) و شئون ایشان است که این تعظیم طریق سجده در مقابل خدای متعال میباشد. «اللهم صل علی محمد و آل محمد الفلک الجاریة فی اللجج الغامرة یأمن من رکبها و یغرق من ترکها» انسان سالک میبایست در این دنیا حالت غریق داشته باشد که در روایات هم تأکید شده است در غیر این صورت انسان مبتلای به شرک میشود. حالت غریق چگونه حالتی است؟ حالت غریق یعنی کسی که در اوج نیاز، از همه تکیه گاهها منقطع گردیده است. این توجه مقدمه درک حضور خداوند و رسیدن به مقام اخلاص است: «فَإِذا رَکِبُوا فِی الْفُلْکِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصینَ لَهُ الدِّینَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَی الْبَرِّ إِذا هُمْ یُشْرِکُون» (عنکبوت:65) انسان تا مضطر نشود و حالت غریق پیدا نکند، متکی به خدا نمیشود و تا متکی نشود در سلوک خود به نتیجه نمیرسد؛ یعنی حتی به ریاضات و عقل و عبادات خود نباید تکیه کند. وقتی این حالت در انسان شکل گرفت کشتی نجات او اهل بیت علیهم السلام خواهند بود. باطن این ماه از شئون نبی اکرم (صلی الله علیه و آ له) و شفاعت ایشان است. خداوند این ماه را محفوف به رحمت و رضوان خودش قرار داده و اگر انسان اهل سیر در این ماه شد پایانش رضوان الهی است شرط نجات چیست؟ شرط نجات، رسیدن به حالت غریق است چرا که تا احساس نیاز نکند و خود را مستغنی نداند این دستگیری اتفاق نمیافتد. عبور از همه فتنهها و ابتلائات نیز با تکیه بر این تکیه گاه ممکن است. «اللهم صل علی محمد و آل محمد الکهف الحصین و غیاث المضطر المستکین و ملجإ الهاربین و عصمة المعتصمین» «وَ إِذِ اعْتَزَلْتُمُوهُمْ وَ ما یَعْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ فَأْوُوا إِلَی الْکَهْف؛ (الکهف:16) انسان وقتی از بتها کناره گرفت و احساس غربت به او دست داد و جز خدا را نخواست، به کهف حصین پناه میآورد.» اینکه سر حضرت سیدالشهدا (علیهم السلام) بر سر نیزه این آیه را میخواندند: أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الْکَهْفِ وَ الرَّقیمِ کانُوا مِنْ آیاتِنا عَجَبا (الکهف:9) اشاره به این حقیقت دارد که واقعاً اصحاب کهف آیات عجیب خداوند نبوده اند بلکه اصحاب سیدالشهدا آیات عجیب بودهاند که در این فتنه به کهف حصین یعنی سیدالشهدا پناه آوردهاند. غیاث المضطر المستکین: غوثی که خداوند برای دستگیری مضطرین قرار داده است ائمه معصومین(علیهم السلام) هستند. این اضطرار و اعتزال از مراحل متکامل سیر و سلوک معنوی انسان مؤمن است که ترکیبی از خوف و عجز است. این حالت را باید در همه احوال زندگی داشته باشیم چرا که حقیقتاً فقیر هستیم. کسی که ملتفت به این فقر مستمر خودش نیست دنبال پناهگاهی هم نیست. ملجاء الهاربین: اگر برای انسان هرب حاصل شد از شیطان و اهوای نفس خود به این ملجاء میرسد. عصمه المعتصمین: انسان باید در همه امور خود اهل اعتصام و توکل باشد حتی در خودسازی و سلوک خود. مشکل اساسی نرسیدن به اضطرار واقعی است! بنابراین مشکل ما در این است که به حالت اضطرار و هارب و مستکین و معتصمین نرسیدهایم که اگر برسیم معصومین (علیهم السلام) را به عنوان کهف و غیاث و ملجاء و عصمت خواهیم یافت. باطن ماه شعبان را درک کنیم! این صلواتها مقدمه این نکته پایانی صلواتها است: «هذا شهرُ نبیک سیدُ رسلک شعبان الذی حففته بالرحمه و الرضوان الذی کان رسول الله صلی الله علیه واله و سلم یدأب فی صیامه و قیامه فی لیالیه و ایامه بخوعاً لک فی اکرامه و اعزامه الی محل همامه» باطن این ماه از شئون نبی اکرم (صلی الله علیه و آ له) و شفاعت ایشان است. خداوند این ماه را محفوف به رحمت و رضوان خودش قرار داده و اگر انسان اهل سیر در این ماه شد پایانش رضوان الهی است. رضوان چه مقامی است! رضوان؛ مقامی فوق همه مقامات بهشت است : «وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَکْبَر» (التوبة:72) و باید دانست که این مقام رضوان بدون شفاعت و دستگیری اهل بیت (علیهم السلام) بدست نمیآید : «بکم یسلک الی الرضوان» چه کنیم تا به رحمت و رضوان این ماه برسیم؟ «اللهم فاعنا علی الاستنان بسنته فیه و نیل شفاعت لدیه» ما باید تمسک کنیم به سنت حضرت و مُستَن به این سنت بشویم که در سایه این تمسک به شفاعت حضرت برسیم و این استنان به سنت باعث میشود که خود را در معرض رحمت این ماه قرار دهیم. چه شفاعتی را در خواست میکنیم!؟ «اللهم اجعله لی شفیعاً مشفعا» شفیعی است که شفاعتش مقبول است، «وطریقاً الیک مهیئا و اجعلنی له مُتبعا حتی القاک یوم القیامة راضیاً و عن ذنوبی قاضیاً قد اوجبت لی منک رحمةً و الرضوان». طریق و واسطه همه عالم نبی اکرم (صلی الله علیه وآله) است و تبعیت، لازمه این سیر و سلوک است. یوم القیامه راضیاً: اشاره به همان مقام رضوان است. عن ذنوبی قاضیاًو ... : مقام شفاعت حضرت که به وسیله آن به رحمت و رضوانی که محفوف به این ماه است میرسیم. «و انزلتنی دار القرار و محل الا خیار» اخیار دستهای هستند که به صورت مستقیم برخوردار از نور حضرات هستند؛ انتم نور الا خیار. آمده است که در هر روز شعبان در وقت زوال [وقت ظهر شرعی] و در شب نیمه آن این صلوات را که از حضرت زینالعابدین علیهالسلام روایت شده خوانده شود . اینک با هم این صلوات را زمزمه می کنیم : اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ شَجَرَةِ النُّبُوَّةِ وَ مَوْضِعِ الرِّسَالَةِ وَ مُخْتَلَفِ الْمَلائِکَةِ وَ مَعْدِنِ الْعِلْمِ وَ أَهْلِ بَیْتِ الْوَحْیِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الْفُلْکِ الْجَارِیَةِ فِی اللُّجَجِ الْغَامِرَةِ یَأْمَنُ مَنْ رَکِبَهَا وَ یَغْرَقُ مَنْ ترکها الْمُتَقَدِّمُ لَهُمْ مَارِقٌ وَ الْمُتَأَخِّرُ عَنْهُمْ زَاهِقٌ وَ اللازِمُ لَهُمْ لاحِقٌ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الْکَهْفِ الْحَصِینِ وَ غِیَاثِ الْمُضْطَرِّ الْمُسْتَکِینِ وَ مَلْجَإِ الْهَارِبِینَ وَ عِصْمَةِ الْمُعْتَصِمِینَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ صَلاةً کَثِیرَةً تَکُونُ لَهُمْ رِضًی وَ لِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ أَدَاءً وَ قَضَاء بِحَوْلٍ مِنْکَ وَ قُوَّةٍ یَا رَبَّ الْعَالَمِینَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الطَّیِّبِینَ الْأَبْرَارِ الْأَخْیَارِ الَّذِینَ أَوْجَبْتَ حُقُوقَهُمْ وَ فَرَضْتَ طَاعَتَهُمْ وَ وِلایَتَهُمْ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اعْمُرْ قَلْبِی بِطَاعَتِکَ وَ لا تُخْزِنِی بِمَعْصِیَتِکَ وَ ارْزُقْنِی مُوَاسَاةَ مَنْ قَتَّرْتَ عَلَیْهِ مِنْ رِزْقِکَ بِمَا وَسَّعْتَ عَلَیَّ مِنْ فَضْلِکَ وَ نَشَرْتَ عَلَیَّ مِنْ عَدْلِکَ وَ أَحْیَیْتَنِی تَحْتَ ظِلِّکَ وَ هَذَا شَهْرُ نَبِیِّکَ سَیِّدِ رُسُلِکَ شَعْبَانُ الَّذِی حَفَفْتَهُ مِنْکَ بِالرَّحْمَةِ وَ الرِّضْوَانِ الَّذِی کَانَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ و[سَلَّمَ یَدْأَبُ فِی صِیَامِهِ وَ قِیَامِهِ فِی لَیَالِیهِ وَ أَیَّامِهِ بُخُوعا لَکَ فِی إِکْرَامِهِ وَ إِعْظَامِهِ إِلَی مَحَلِّ حِمَامِهِ اللَّهُمَّ فَأَعِنَّا عَلَی الاسْتِنَانِ بِسُنَّتِهِ فِیهِ وَ نَیْلِ الشَّفَاعَةِ لَدَیْهِ اللَّهُمَّ وَ اجْعَلْهُ لِی شَفِیعاً مُشَفَّعا وَ طَرِیقاً إِلَیْکَ مَهْیَعا وَ اجْعَلْنِی لَهُ مُتَّبِعا حَتَّی أَلْقَاکَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ عَنِّی رَاضِیا وَ عَنْ ذُنُوبِی غَاضِیا قَدْ أَوْجَبْتَ لِی مِنْکَ الرَّحْمَةَ وَ الرِّضْوَانَ وَ أَنْزَلْتَنِی دَارَ الْقَرَارِ وَ مَحَلَّ الْأَخْیَارِ خدایا! بر محمّد و خاندان محمد درود فرست درخت نبوت و جایگاه رسالت و محل آمد و شد فرشتگان و معدن دانش، و خانواده وحی خدایا! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست کشتی روان در اقیانوسهای عمیق هرکه به آن توسّل جوید ایمنی یابد و هرکه آن را رها کند غرق شود پیش افتاده از آنها از دین خارج است و عقب مانده از آنان نابود است و همراه آنان ملحق به حق است. خدایا!بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست پناهگاه محکم و فریادرس بیچارگان درمانده و پناه گریختگان،و دستاویز استوار برای چنگاندازان خدایا! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست درودی که برای آنان موجب خشنودی وبرای ما مایه اداکردن وبجا آوردن حق محمّدوخاندان محمّد باشد به حول و نیرویتی پروردگار جهانیان خدایا!بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست آن پاکان و نیکان و خوبان که حقوقشان را بر همه واجب کردی و پیروی و و لایتشان را بر همگان فرض نمودی خدایا! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و دلم را با طاعتت آباد کن،و به نافرمانی از خود رسوایم مساز و همیاری با آنکه رزقت را بر او تنگ گرفتی به مده آنچه از فضلت بر من وسعت دادی و از عدلت بر من گستردی و مرا در سایه رحمتت زنده داشتی روزی من فرما این است ماه پیامبرت آن سرور فرستادگان شعبانی که آن را به رحمت و رضوانت پوشاندی ماهی که رسول خدا(درود خدا بر او و خاندانش باد) در روزهداری و بپاداری عبادت در شبها و روزهایش تنها برای فروتنی دربرابرت و گرامی داشت ماه شعبان تا هنگام مرگ،با تمام توان کوشش میکرد خدایا!ما را در این ماه به پیروی از روشش و رسیدن به شفاعتش یاری فرما خدایا!او را برا من شفیعی با شفاعت پذیرفته و راهی روشن به سویت قرار ده و ما را پیرو او گردان تا آنگاه که تو را در قیامت دیدار کنم،درحالیکه از من خشنود باشی و از گناهانم چشمپوشی و رحمت و رضوانت را بر من واجب نموده و مرا در بهشت و جایگاه خوبان درآورده باشی. منابع : بیانات استاد میرباقری کتاب المراقبات نوشته عالم عامل و عارف کامل مرحوم آیت الله حاج میرزا جواد آقا ملکی تبریزی(ره)
چرا در متون دینى ما بر اهمیت و فضیلت سجده بر تربت امام حسین علیهالسلام تأکید زیادى شده است؟
نماز، یکى از مهمترین اعمال عبادى و پایهاى محکم براى خیمه شریعت اسلام به شمار مىآید. این عمل، بر ارکانى استوار مىباشد که یکى از آنها «سجده» است. سجده در هر نماز واجب و مستحب، باید گزارده شود؛ اما این که سجده کردن بر چه چیزهایى درست است، باید گفت که همه مذاهب اسلامى سجده کردن بر زمین و خاک را صحیح مىدانند؛ بلکه طبق روایات رسیده از پیامبر صلىاللهعلیهوآله سجده بر خاک فضیلت بیشترى دارد.
در روایات اسلامى برگذاشتن پیشانى - به هنگامى نماز - بر خاک امر شده است و این امر، اگر واجب بودن این عمل را ثبات نکند، بىشک بر فضیلت و مطلوب بودن آن دلالت دارد. از شخصى به نام «ابوصالح» چنین نقل شده است: «روزى نزد «ام سلمه» رفتم؛ پس، یکى از برادرزادههایش وارد شد و شروع به خواندن نماز کرد؛ چون خواست به سجده رود، خاک را فوت کرد. ام سلمه گفت: اى فرزند برادر! خاک را فوت نکن؛ من شنیدم رسول خدا صلىاللهعلیهوآله به غلامش «یسار» که او نیز هنگام سجده کردن چنین کرد، فرمود: براى خدا، پیشانىات را بر خاک گذار».1
این تربت مقدس و ممتاز
حال که سجده کردن بر خاک برترى دارد، مىپردازیم به مسئله سجده بر تربت امام حسین علیهالسلام. سرزمین کربلا همچون سرزمین مکه و مدینه، از تقدس و عظمت بالایى برخوردار است. در این باره، در کتابهاى اهل سنت، روایات فراوانى نقل شده است؛ مثلاً این حدیث که مىگوید: روزى امیرمؤمنان علیهالسلام از سرزمین کربلا عبور کرد و مقدارى از خاک آن را برداشت؛ بویید و گریست و فرمود: «هفتاد هزار نفر از این مکان محشور مىشوند و بدون حسابرسى وارد بهشت مىگردند»2 یا این روایات که از ام سلمه نقل شده است؛ «یک شب پیامبر صلىاللهعلیهوآله در حالى که مضطرب بود، به بستر رفت و خوابید. آن گاه با اضطراب و نگرانى بیدار شد و دردستش خاک خون آلود بود که آن را مىبوسید.
گفتم: این خاک چیست، اى رسول خدا صلىاللهعلیهوآله؟ فرمود: جبرئیل به من خبر داد که این ـ و به حسین علیهالسلام اشاره کرد ـ در سرزمین عراق کشته مىشود. من به او گفتم: خاک آن زمین را که قتلگاه اوست، به من نشان بده و این همان خاک است».3
هفتاد هزار نفر از این مکان محشور مىشوند و بدون حسابرسى وارد بهشت مىگردند
آرى، این سخنان در تقدیس خاک سرزمینى است که نواده معصوم پیامبر صلىاللهعلیهوآله و گُل خوشبوى او، یعنى امام حسین علیهالسلام، در آن به شهادت رسیده است.
حال اگر کسى این خاک مطهر را مُهر نماز خود قرار دهد و بر آن سجده کند، آیا جاى آن هست که او را سرزنش کنیم و بر او عیب بگیریم و سجده و نمازش را نادرست بدانیم؟
این همه اصرار براى چیست؟
راستى چرا در متون دینى ما این همه بر اهمیت و ارزش تربت امام حسین علیهالسلام و فضیلت سجده کردن بر آن تأکید شده است؟ تفاوت این خاک با خاکهاى دیگر در چیست و چه رازى در این خاک نهفته ا ست که سجده کردن بر آن
حجابهاى هفتگانه میان بنده و پروردگارش را مىدرد 4 و شفاى دردهاى جسم و جان انسان است و آن را «دواى بزرگتر»5 گفتهاند؟ براى روشن شدن مطلب و پىبردن به سرّ این سفارش مهم دینى، توجه به دو نکته زیر ضرورى است:
1. هر انسان نمازگزارى مىتواند براى مطمئن بودن از طهارت سجدهگاه خود، مقدارى خاک را که از پاکى آن مطمئن است، با خود بردارد و هنگام نماز از آن استفاده نماید. این کار، در میان مسلمانان آغاز اسلام نیز انجام مىشده و منعى نداشته است. مىگویند «مسروق بن اجدع»، از راویان بزرگ اهل سنت، پارهاى خشت به همراه بر مىداشت و در سفرهایش، به هنگام نماز بر آن سجده مىکرد.
2. در نگاه ابتدایى، همه مکانها و زمانها مانند هم هستند و میان آنها تفاوتى نیست؛ اما همین مکانها و زمانها، وقتى با مقدسات یا با امور، اشخاص و وقایع مهم تاریخى نسبتى مىیابند، داراى ویژگىها و مزایایى مىشوند و از دیگر مکانها و اوقات متمایز مىگردند. کعبه یک چهار دیوارى، مانند دیگر ساختمانهاى دستساز بشرى است؛ با این تفاوت که با خداوند رابطه و نسبتى یافته و «خانه خدا» نام گرفته است و همین کافى است که ما آن را داراى شأن و مرتبهاى خاص، با احکام و آیینهاى ویژه بدانیم که همه مسلمانان باید آنها را رعایت کنند و به جاى آورند. دیگر مکانهاى مقدس و تاریخى و روزهاى مربوط به وقایع و رویدادها نیز چنین هستند و هر یک از جهتى اهمیت و اعتبار مىیابند و در ذهنها و زبانها ماندگار مىشوند.
رسول خدا صلىاللهعلیهوآله و سلم فرمود: جبرئیل به من خبر داد که این، و به حسین علیهالسلام اشاره کرد ـ در سرزمین عراق کشته مىشود. من به او گفتم: خاک آن زمین را که قتلگاه اوست، به من نشان بده و این همان خاک است»
پس از این دو نکته، اکنون مىپرسیم: چه چیز پیامبر صلىاللهعلیهوآله را بر آن داشت که بر فرزندزادهاش بگرید و سوگوارى کند و تربت کربلا را ببوید و ببوسد؟ چه چیز باعث شد که على علیهالسلام هنگام عبور از کربلا، مشتى از خاک آنجا را ببوید و آن گاه آن قدر بگرید که زمین از اشکهاى چشم آن حضرت خیس شود؟ این جا است که هر انسان آزادهاى با اندکى تأمل به سرّ تربت مقدس کربلا و انتساب آن به خداى تعالى پى مىبرد و این که آن خاک از حرمتى بزرگ برخوردار است.
بىشک، سجده بر تربتى که چنین عظمت و تقدسى دارد و از ذره ذره آن نداى تقرب به خداوند به گوش مىرسد و راز بزرگى و جلال و جبروت الهى در آن نهفته است و رموز عبودیت و خضوع، به آشکارترین صورت در آن تجلى یافته، سزاوارتر است و مىسزد که هر انسان مسلمانى در هنگام سجده، پیشانى بر خاکى بگذارد که آمیخته با «خون خدا»ست و مشام عاشقان فضیلت و آزادگى را مىنوازد و بوى دلانگیز توحید و شهادت در راه آن را در فضاى اعصار و قرون پراکنده مىسازد و براى همیشه الهامبخش حریت و رادمردى و فداکارى در راه خداست.
فرجام سخن این که سجده کردن بر تربت امام حسین علیهالسلام اگرچه مورد توصیه و سفارش فراوان است، اما در نزد شیعه از واجبات به شمار نمىآید و میان آن و دیگر خاکها در جواز سجده فرقى نیست و برخلاف آن چه بعضى از جاهلان و بىخبرانِ از آرا و اندیشههاى شیعه گمان کردهاند، چه بسا شیعیان در سفر و حضر از مُهر نمازهایى غیر از تربت امام حسین علیهالسلام و از دیگر چیزهایى که سجده بر آنها درست است، استفاده مىکنند؛ ولى با این همه معتقدند که سجده بر آن تربت پاک و شریف، فضیلت بیشترى دارد و براى خشوع و خضوع بیشتر در برابر پروردگار یکتا، مناسبتر است.
پ1. کنزالعمال، ج 7، ص 465؛ مسنَد احمد، ج 6، ص 301.
2. مجمع الزوائد، ج 9، ص 191.
3. مستدرک الحاکم، ج 4، ص 398؛ سیر اعلام النبلاء، ج 3، ص 15.
4. امام صادق علیهالسلام فرمود: «سجده بر تربت حسین علیهالسلام، حجابهاى هفتگانه را مىدَرد»؛ بحارالانوار، ج 82، ص 153و334.
5. همچنین آن حضرت فرمود: «خاک قبر حسین علیهالسلام شفاى هر دردى است و آن بزرگترین شفاست»؛ من لایحضره الفقیه، ج 2، ص 599.