ابن صباغ مالکی درباره حضرتش مینویسد: «حضرت از مناقبی والا و صفاتی پسندیده برخوردار است. نفس شریفش پاک، هاشمی نسب و از نژاد پاک نبوی است.»
بعد از جریان ولایتعهدی، روزی عبدالله بن مطرف بن هامان بر مأمون وارد شد. حضرت رضا(علیه السلام) نیز در مجلس حضور داشت. خلیفه رو به عبدالله کرد و گفت: درباره ابوالحسن علی بن موسی الرضا چه میگویی؟
عبدالله گفت: «چه بگویم درباره کسی که طینت او با آب رسالت سرشته شده و ریشه در گوارای وحی دوانیده است. آیا از چنین ذاتی جز مشک هدایت و عنبر تقوا میتواند ظاهر شود؟ [1]»
عیون اخبار الرضا: ابو عباد گفت: حضرت رضا در تابستان روى بوریا در زمستان روى پلاس مىنشست و لباس خشن مىپوشید مگر موقعى که میان جمعیت می رفت که خود را براى آنها مىآراست.
عیون اخبار الرضا: ج 2 ص 179- ابو ذکوان گفت: از ابراهیم بن عباس شنیدم که میگفت: هر چه از حضرت رضا علیه السّلام مىپرسیدند میدانست از زمان او کسى راجع بتاریخ گذشته تا آن روز از حضرت رضا واردتر نبود مأمون او را آزمایش میکرد بسؤالها در هر مورد. جواب آنها را میداد تمام سخن و جواب و مثالى که مىآورد از قرآن استفاده مینمود در هر سه روز یک مرتبه قرآن را ختم میکرد.
میفرمود: اگر بخواهم در کمتر از سه روز ختم کنم میتوانم ولى بهر آیهاى- که میرسم در آن دقت میکنم که در باره چه چیز و چه زمانى نازل شده بهمین جهت در هر سه روز یک مرتبه ختم میکنم.
عیون اخبار الرضا: ابراهیم بن عباس گفت: هرگز ندیدم حضرت رضا علیه السّلام با سخن خود کسى را برنجاند و هرگز ندیدم سخن کسى را قطع کند تا او صحبت خود را تمام میکرد و هرگز محتاجى را رد نکرد بقدرى که قدرت داشت. هرگز پاهاى خود را مقابل کسى که نشسته بود دراز نمیکرد و نه تکیه میکرد در مقابل کسى که نشسته بود و هرگز غلامان خود را ناسزا نمیگفت: و ندیدم که آب دهان بزمین بیاندازد و نه هرگز در موقع خنده قهقهه نمیزد خنده آن جناب تبسم بود.
در خلوت سفرهاش را می گستردند غلامان خود را بر سفره خویش مینشاند حتى دربانها و مهتر چهارپایان را،
شبها کم میخوابید و بسیار بیدار بود بیشتر شبها از ابتداى شب تا صبح شب زندهدار بود خیلى روزه میگرفت روزه سه روز در ماه از او فوت نمیشد میفرمود: این سه روز روزه تمام عمر است خیلى کمک میکرد و صدقه میداد در پنهانى بیشتر در شبهاى تاریک چنین کارى را میکرد هر کس بگوید چون او در مقام و شخصیت دیده است باور نکنید. همان
محاسن برقى: معمر بن خلاد گفت. هر وقت سفره براى حضرت رضا مى- گستردند قدحى نزدیک آن جناب می گذاشتند از هر غذائى بقدرى برمی داشت و در آن قدح می ریخت بعد دستور می داد بفقراء بدهند؛ بعد این آیه را میخواند: «فلا اقتحم العقبة» سپس می فرمود: خداوند می داند که همه مردم قدرت بنده آزاد کردن ندارند براى آنها راهى براى بهشت گشوده با غذا دادن بفقرا.
کافى: حسن بن جهم گفت: خدمت ابو الحسن علی بن موسى الرضا علیه السّلام رسیدم با رنگ سیاه خضاب کرده بود.کافى: محمّد بن ولید کرمانى گفت: بحضرت جواد عرضکردم در باره مشک چه میفرمائید فرمود: پدرم دستور داده بود که مشک را با برگ درخت بان (که درخت معطرى است و از برگش براى بوى خوش استفاده میکنند) مشکى بسازند بهفتصد درهم. فضل بن سهل برایش نوشت که مردم این کار را عیب میدانند.
یکبار شخصی که امام را نمیشناخت در حمام از امام خواست تا او را کیسه بکشد،امام علیه السلام پذیرفت و مشغول شد،دیگران امام را بدان شخص معرفی کردند،و او با شرمندگی به عذرخواهی پرداخت ولی امام بی توجه به عذر خواهی او همچنان او را کیسه میکشید و او را دلداری میداد که طوری نشده است.
شخصی به امام عرض کرد:به خدا سوگند هیچکس در روی زمین از جهتبرتری و شرافت پدران به شما نمیرسد.
امام فرمود:تقوی به آنان شرافت داد و اطاعت پروردگارآنان را بزرگوار ساخت.
مردی از اهالی بلخ میگوید:در سفر خراسان با امام رضا علیه السلام همراه بودم،روزی سفره گسترده بودند و امام همهی خدمتگزاران و غلامان حتی سیاهان را بر آن سفره نشاند تا همراه او غذا بخورند. من به امام عرض کردم:فدایتان شوم.بهتر است اینان بر سفرهیی جداگانه بنشینند.فرمود: ساکتباش،پروردگار همه یکی است،پدر و مادر همه یکی است،و پاداش هم باعمال است.
هنگام ذکر اخبار مربوط به ولایت عهدى آن حضرت خواهیم گفت که یکى از شاعران به نام ابراهیم بن عباس صولى به خدمت آن حضرت آمد و امام به او ده هزار درهم داد که نام خودش بر آن ضرب شده بود. همچنین آن حضرت به ابو نواس سیصد دینار جایزه داد و چون جز آن، مال دیگرى نداشت استر خویش را هم به وى بخشید. و نیز به دعبل خزاعى ششصد دینار جایزه داد و با این وجود از وى معذرت هم خواست.
در مناقب از یعقوب بن اسحاق نوبختى نقل شده است که گفت: مردى به ابو الحسن رضا (علیه السلام) برخورد کرد و گفت: به قدر مردانگىات بر من ببخش. امام گفت: به این مقدار ندارم. مرد گفت: به قدر مردانگى خودم ببخش. امام فرمود: این قدر دارم. سپس فرمود: اى غلام دویست دینار به او بده.
همچنین در مناقب از یعقوب بن اسحاق نوبختى نقل شده است که امام رضا (علیه السلام) تمام ثروت خود را در روز عرفه تقسیم نمود. پس فضل بن سهل به وى گفت: این ضرر است. امام فرمود: بل سود و بهره است. چیزى را که پاداش و کرامتبدان تعلق مىگیرد ضرر محسوب مکن.
متى آته لا طلب حاجة
رجعت الى اهلى و وجهى بمائه (1)
ششم، فراوانى صدقات: پیش از این از ابراهیم بن عباس صولى نقل کردیم که گفت: امام رضا (علیه السلام) بسیار نکویى مىکرد و در نهان صدقه مىداد و بیشتر این عمل را در شبهاى تاریک به انجام مىرساند [4].
1.پایگاه اطلاع رسانی آستان قدس رضوی - شخصیت اخلاقی
2.ترجمه موسى خسروى ، جلد دوازدهمین بحار الأنوار، بنیاد پژوهشهای اسلامی،
3.پایگاه اطلاع رسانی آستان قدس رضوی - اخلاق و رفتار امام رضا علیه السلام
4.سیره معصومان، ج 5، ص 148،سید محسن امین، ترجمه: على حجتى کرمانى
سیدروح الله علوی