نیمه شعبان، روز شکوهمندی برای شیعیان و البته برای تمام بشریتی است که عاشقانه آن روز بزرگ (ظهور آخرین منجی) را انتظار میکشند. همشهری جمعه در این شماره با پرداختن به این موضوع، در حد توان و وسع خود تلاش کرده است تا به ضرورتهای انتظار بپردازد و دغدغهها وآسیبهای احتمالی را در این مسیر بازگو کند.
روزها را به امید آن که نگاهت فردا بر پهنای آسمان درخشیدن گیرد به شبهایم گره میزنم و دست بر دعا انتظار فردایی را میکشم که از حریم امن خویش درآیی و دلدادگان دیرینهات را با آب زلال مهربانیات سیراب کنی.
هر شب که ماه بر آسمان میافتد، غمی دلگیرتر از همیشه تمام وجود عاشقانت را میگیرد و امید دیدنت باز حماسه شاعرانه میآفریند و شعر هجران به شعر انتظار تبدیل میشود و شاعر چشمهایت در لابلای ابیات ترکخوردهاش به دنبال خودت میگردد.شاعران انتظار در غم هجرانت غزلها را جامه امید میپوشند و الهههای شعرشان هر لحظه به امید وصالی بزرگ، در آسمان آبی دلدادگی به رقص درمیآیند.
راستی تو از طلوع کدامین خورشید جمعه سر بر خواهی آورد و از میانه کدامین آدینه دست مرا خواهی گرفت. من قرنهاست که انتظارت را میکشم. بیآن که دیده باشمات، از تو خاطرهها دارم و بی آن که دستهایت را گرفته باشم، دستهایم بوی تو را میدهند. تو را نادیدن ما اگر غم نباشد مرا نادیدنت تنها غمم هست.
حکایت من را از زبان تمام عاشقانی بپرس که با امید دیدارت راه دیار دیگر را در پیش گرفتند و عاشقانهشان را به سوی سرزمین دیگری روانه کردند. این حکایت من و تمام آنهایی است که روز و شب را با نامت پیوند میزنیم و لحظهها را میشماریم تا شاید به آدینه موعود برسیم.
راهها در تمام قرنها به نام تو خود را در پهنه زمین میکشند و تا آنجا میروند تا نامی و نشانی از تو بیابند. تو نشانی تمام زخمهای کهنهای هستی که شیعه در تار و پود تاریخش جا داده است. تو نشانی تمام لبخندهای فردای منی. راستی که لبخند تو جاودانگی است و حیات دوبارهای که بشر را به سوی یک آرمانشهر رهنمون خواهد کرد. و من به آن آینده روشن دل بستهام. آیندهای که همگان انتظارش را میکشند و آن را باور کردهاند.
تو در دین من و ایمان منی و در لابلای تمام نوشتههای دینیام به تو میرسم. تو آینده روشن منی و گذری در آموزههای ادیان و مکاتب الهی و بشری گویای آن است که عموم متفکران، نهایت تاریخ را روشن و زیبا میدانند.
ترسیم این افق در هر یک از مکاتب با دیگران متفاوت است و حداقل تفاوت اجمال و تفصیل آنها در بیان کیفیت این افق برین است؛ به این معنا که هرچه از مکاتب قدیمی به سوی ادیان متأخر پیش میرویم، تبیینها دقیقتر و اشاره به امور جزیی بیشتر است و برعکس، هرچه به عقب برویم، با اشارات جزیی و پرابهام روبرو میشویم.
در این میان شاید هیچ آیینی به اندازه اسلام به شرح و توضیح این برهه زیبا و دلنشین نپرداخته است و در بین فرقههای اسلامی نیز گنجینه شیعه غنیترین است. یک شیعه همواره خود را منتظر میداند و معتقد است مدینه فاضله بشری زمانی محقق خواهد شد که عناصر اصلی سعادت بشری از عدالت، امنیت، رفاه، آزادی، رشد و پیشرفت علمی و تکنیکی، تعالی اخلاقی و معنوی و ... فراهم شود.
و بر این اساس در آرزوی حکومت مهدوی است. در این مسیر همواره چالشهای متعددی نیز وجود داشته و دارد و منتظران باید بیش از هر زمانی به این چالشها توجه داشته باشند. چالشی برای رسیدن به جامعه ایدهآل. همین جامعه ایدهآل معیارهای عینی و ملموسی دارد که آن را از دیگر جوامع متمایز خواهد کرد.