همه ادیان آسمانی و غیر آسمانی معتقدند که در پایان جهان موعودی خواهد آمد که به ظلم و ستم پایان میدهد و بشر را به سوی سعادت رهنمون میشود. این موجود موعود در هر یک از ادیان نامی دارد و آمدنش پیشگویی شده است. «وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنکُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُم فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضَی لَهُمْ وَلَیُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا یَعْبُدُونَنِی لَا یُشْرِکُونَ بِی شَیْئًا وَمَن کَفَرَ بَعْدَ ذَلِکَ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ»؛ «خدا به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند، وعده داده است که حتماً آنان را در این سرزمین جانشین [خود] قرار دهد؛ همان گونه که کسانی را که پیش از آنان بودند جانشین [خود] قرار داد و آن دینی را که به رایشان پسندیده است، به سودشان مستقر کند و بیمشان را به ایمنی مبدل گرداند [تا] مرا عبادت کنند و چیزی را با من شریک نگردانند و هر کس پس از آن به کفر گراید آنانند که نافرمانند».1 مواردی که در این آیه از جانب خدا به انسانهای صالح که اعمال شایسته انجام دادهاند، وعده داده شده این امور سهگانه است: استخلاف فی الارض؛ تمکین دین؛ تبدیل خوف به امنیت. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «خواهد آمد روزی که عهد ذلت و خواری ظالمان و منافقان و ملحدان است و روز عزت و رفعت و عبادت و بندگی مؤمنان و آن روز، روز ظهور مهدی است که از تمام مراتب دین چیزی نباشد که نداند و یا داند و نفرماید».2 از امام محمد باقر علیه السلام در تفسیر این آیه آمده است که فرمود: «این آیه اشاره به قیام قائم است».3
قرآن قرآن کریم که مهمترین منبع اسلامی است، در این زمینه یک بحث کلی و اصولی دارد، بدون اینکه وارد جزئیات بشود؛ یعنی خبر از تحقق یک حکومت عدل جهانی در سایه ایمان میدهد.
ما حضرت علی علیه السلام را دوست داریم. سخنان او را هم که مانند دانه های مروارید به رشته ای زیبا در آمده بر گردن بلند بالای اندیشه و فکرمان می آویزیم. این آویز زمانی جلوه گر و تلالو فزونتری می یابد که نور عمل بر آن بتابد. آنگاه این درهای سفید، هزار رنگ زیبای الهی از جمال و جلال را باز می تاباند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به ما در طول بیست و سه سال آموخت علی معیار حق است که عَلیٌ مع الحق و الحق مع علی یدور حیث مادار . علی علیه السلام همراه با حق است و حق نیز همراه با علی علیه السلام است و این حق استکه همواره مریدانه به دور علی علیه السلام می گردد. پس هر که را علی علیه السلام بستاید، حقیقتا ستوده الهی است و هر آن را که براند، مغضوب و ملعون اله. او در کلام خویش بارها امام علی علیه السلام سال ها و بارها آخرین صبح تاریخ بشریت را نوید داده اند و دریا دریا موج امید به پا کرده اند. نهج البلاغه بخشی از این پرده ی آخر را در خود دارد. با امید به دستگیری (باب العلم) که لقب عطا شده از سوی رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به امیر مومنان علیه السلام است. از این هفته مبارک در درس نامه انتظار به معرفی خطبه ها و کلام حضرت علی علیه السلام می پردازیم که تصویر آخر الزمان با قلم کلام علوی بر لوح جان پاک شما مشتاقان منتظر امام منتظر ترسیم می گردد. انشاء الله
رسول خدا(ص) فرمود:زمانى بیاید که چهره هاى مردم چهره آدمیان ودل هاشان دل هاى شیاطین باشد، بسان گرگ درنده خونخوار باشند، از منکرات اجتناب نکنند.اگر در جمع آن ها باشى بدنامت کنند وچون با آن ها سخن گویى به تو دروغ گویند وچون از آن ها جدا شوى غیبتت کنند. سنت در میان آن ها بدعت وبدعت به نزدشان سنت بود، محترمتان نزد آن ها موهون،و موهونان محترم باشند. مؤمن نزد آن ها خوار و فاسق ارجمند بود.کودکان شان گستاخ وبى ادب و زنان شان بى شرم وپیرانشان امر به معروف ونهى از منکر نکنند.پناه بردن به آن ها خوارى واعتماد به آن ها ذلت ودرخواست مال از آن ها بیچارگى وننگ باشد. در آن هنگام خداوند باران به موقع به آن ها نبارد و در غیر موسم خود ببارد وبدانشان را بر آنان چیره سازدکه به بدترین وجهى آن ها را آزار دهند، پسرانشان را بکشند وزنانشان را زنده دارند، در آن حال هر چه نیکان دعاکنند به اجابت نرسد. زمانى بر مردم بیاید که شکم هاشان خداى شان بود هر چه خواهد از حلال وحرام به آن بدهند و زنانشان قبله شان باشد که تمام توجه شان به آن ها بود( وپولشان دینشان )که آن را در حد پرستش دوست دارند و شرف وعزت خویش را درتجملات و امتعه دنیا دانند، از ایمان جز نامى واز اسلام جز آثارى واز قرآن جز درسى بیش نماند. مساجدشان از حیث ساختمان آباد و دل هاشان از هدایت تهى وویران، علماشان بدترین خلق خدا در روى زمین باشند.در آن هنگام خداوند آن ها را به سه بلیه دچار سازد: جور سلطان وخشکسالى وظلم وستم حکام وزمامداران.اصحاب از سخنان حضرت به شگفت آمده عرض کردند: مگر آن ها بت مى پرستند فرمود:آرى،پول نزد آن ها چون بت مورد پرستش باشد. زمانى بیاید که دیندارى به نگهدارى آتش درکف دست بماند.زمانى بر امتم بیاید که زمامدارانشان به شیوه جباران وستمگران عمل کنند وعلماى شان طمعکار وکم پرهیز، وپارسایان شان متظاهر، و بازرگانان رباخوار و فریبکار، وزنان شان خود را براى نامحرمان بیارایند. در آن هنگام اشرارشان بر آن ها چیره گردند وهر چه دعاکنند به اجابت نرسد . زمانى بر مردم بیایدکه اخلاق انسانى از آنان رخت بربندد چنانکه اگر نام یکى را بشنوى، به از آن بودکه وى را ببینى ویا او را ببینى به از آن باشدکه او را بیازمایى وچون او را بیازمایى حالاتى زشت و ناروا در او مشاهده کنى.دین شان پول،و هم و غمشان شکم و قبله شان زنان شان باشد. براى رسیدن به گرده نانى کرنش کنند وبراى درهمى به خاک افتند. پریشان و سرگردان باشند، نه خود را در پناه اسلام دانند ونه به کیش نصارى زندگى کنند(1)امیرالمؤمنین (ع) فرمود:زمانى بر مردم فرا رسد که مقرب نباشد جز سخن چین، وجالب شمرده نشود جز فاجر، وتحقیر نگردد جز افراد با انصاف. در آن زمان دستگیرى مستمندان زیان بشمار آید، وصله رحم لطف وبزرگوارى محسوب شود، وعیادت بیمار، وسیله برترى جویى بر مردم باشد.در آن زمان حکومت به مشورت با زنان وفرمانروایى کودکان وتدبیر خواجه سرایان برگزار شود. (2) ا.بحار الانوار ج 103 ص 82 و 22 و 74. 2. نهج البلاغه حکمت 102.
یأتى زمان، سیأتى زمان.عنوانى معروف درکتب حدیث است که روایات بسیارى تحت این عنوان مبنى بر پیشگوئى از وقایع و حوادث ویا ملاحم وفتن ذکر شده است. اینک شمارى از آن ها را می آوریم.
« ... در حرم حضرت اباعبدا... (ع) در بالاسر حضرت همه چیز حل شد و هر چه را می خواستم به من عنایت کردند، ... دیگر اتاق ما شد بالای سر ضریح حضرت و تا سی سال عزا خانه ابا عبدا... (ع) بود و اشخاصی که به آن جا می آمدند، بی آنکه لازم باشد کسی ذکر مصیبت بکند، می گریستند. بر اثر عنایات حضرت اباعبدا... (ع) کار به گونه ای بود که خیلی از بزرگان مثل مرحوم حاج ملا آقا جان، مرحوم آیت ا... شیخ محمد تقی بافقی و مرحوم آیت ا... شاه آبادی، بدون این که من به دنبال آنها بروم و از آن ها التماس و درخواست کنم، با علاقه خودشان به آنجا آمدند. به هر تقدیر همه عنایاتی که به من شد از برکات امام حسین (ع) بود. از راه سایر ائمه هم می توان به مقصد رسید، ولی راه امام حسین (ع) خیلی سریع انسان را به نتیجه می رساند. چون کشتی امام حسین (ع) در آسمان های غیب خیلی سریع راه می رود، هر کس در سیر معنوی خود حرکتش را از آن حضرت آغاز کند، خیلی زود به مقصد می رسد. » اینک بنگرید گوشه ای از بیانات قدسی آن رادمرد و الهی را درباره امام زمان (ع) و راهکار عملی ارتباط با آن حضرت:« اگر کامل شود و محبت به حد کمال برسد، طوری می شود که حضرت در ظاهر ببیند یا نبیند، در یقین او اثر ندارد، بلکه در هر وقت با قلب خود او را مشاهده می کند. مثل پیامبر (ص) و اویس قرنی که به ظاهر اصلاً یکدیگر را ندیدند، اما هرگز از هم جدا نبودند. کسی که غیبت و حضور حضرت حجت برایش یکسان باشد، به حضرت راه پیدا می کند .» منبع: طیب، مصباح الهدی، صص 11ـ13، و نیزص 319.حاج شیخ اسماعیل دولابی
"شیخ طبرسى" صاحب "تفسیر مجمع البیان" در کتاب "کنوز النجاح" (1) روایت کرده است از "احمدبن الدربى" از خدّامه ابى عبداللَّه "حسینبن محمد بزوفرى" که او گفته است: از ناحیه مقدّسه حضرت صاحب الزمان - علیه الصلوة والسلام - توقیعى بیرون آمد که اگر کسى را به سوى حق تعالى حاجتى باشد، باید بعد از نصف شب جمعه غسل کند و به مکان نماز خود برود و دو رکعت نماز گزارد؛ در رکعت اول سوره حمد را بخواند و چون به "إِیّاکَ نَعْبُدُ وَإِیّاکَ نَسْتَعین" مىرسد، صد مرتبه آن را تکرار نماید و بعد از آن که صد مرتبه تمام شود، بقیه سوره حمد را بخواند؛ پس از تمام شدن سوره حمد سوره "قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدْ" را یک مرتبه بخواند و رکوع و دو سجده به جا آورد و "سبحان ربّی العظیم و بحمده" را هفت مرتبه در رکوع بگوید و "سبحان ربى الاعلى و بحمده" را در هر یک از دو سجده هفت مرتبه بگوید و بعد از آن رکعت دوم را نیز مانند رکعت اول به جاى آورد و بعد از تمام شدن نماز این دعا را بخواند؛ پس خداوند حاجت او را - هر چه که باشد - برآورده سازد مگر آن که حاجت او در قطع کردن صله رحم باشد؛ دعا این است: "أَللّهُمَّ اِنْ اَطَعْتُکَ فَالْ"مَحْمِدَةُ لَکَ وَ اِنْ عَصَیْتُکَ فَالْحُجَّةُ لَکَ، مِنْکَ الرَّوْحُ وَ مِنْکَ الْفَرَجُ، سُبْحانَ مَنْ أَنْعَمَ وَ شَکَرَ، سُبْحانَ مَنْ قَدَرَ وَ غَفَرَ، اَللّهُمَّ اِنْ کُنْتُ عَصَیْتُکَ فَاِنّی قَدْ اَطَعْتُکَ فی أَحَبِّ الْاَشْیاءِ اِلَیْکَ وَ هُوَ الْایمانُ بِکَ لَمْ أَتَّخِذْ لَکَ وَ لَدا وَ لَمْ أَدْعُ لَکَ شَریکا مَنّا مِنْکَ بِهِ عَلَىَّ لامَنّا مِنّى بِهِ عَلَیْکَ وَ قَدْ عَصَیْتُکَ یا اِلهی عَلى غَیْرِ وَجْهِ الْ"مُکابَرَةِ، وَ الْخُرُوجِ عَنْ عُبُودِیَّتِکَ، وَلَا الْجُحُودِ لِرُبُوبِیَّ-تِ- کَ وَلکِنْ اَطَعْتُ هَواىَ وَ اَزَلَّنِی الشَّیْطانُ فَلَکَ الْحُجَّةُ عَلىَّ وَالْبَیانُ، فَاِنْ تُعَذِّبْنی فَبِذُنُوبی، وَ اِنْ تَغْفِرْ لی وَ تَرْحَمْنی فَاِنَّکَ جَوادٌ کَریمٌ) و بعد از آن تا نفس او وفا کند "یا کَریمُ یا کَریمُ" را مکرّر بگوید، بعد از آن بگوید: "یا امِنا مِنْ کُلِّ شَیءٍ وَ کُلُّ شَىْءٍ مِنْکَ خائِفٌ حَذَرٌ اَسْئَلُکَ بِاَ مْنِکَ مِنْ کُلِّ شَىْءٍ وَ خَوْفِ کُلِّ شَیْءٍ مِنْکَ، اَنْ تُصَلِّیَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اَنْ تُعْطِیَنی اَمانا لِنَفْسی وَ اَهْلی وَ وَلَدی وَ سایِرِ ما اَنْعَمْتَ بِهِ عَلَیَّ حَتّى لا أَخافَ وَلا اَحْذَرَ مِنْ شَیْءٍ اَبَدَا اِنَّکَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ، وَ حَسْبُنا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیلُ . یا کافِیَ اِبْراهیمَ نَمْرُودَ وَ یا کافِیَ مُوسى فِرْعَوْنَ اَنْ تُصَلِّیَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اَنْ تَکْفِیَنی شَرَّ فُلانِ بْنِ فُلانٍ" و به جاى فلانبن فلان، نام شخصى را که از ضرر او مىترسد و نام پدر او را بگوید، و از خداوند طلب کند که ضرر او را دفع نماید و کفایت کند. بعد از آن به سجده رود و حاجت خود را مسئلت نماید و به درگاه خداوند تضرع و زارى کند. هر مرد مؤمن و زن مؤمنهاى که این نماز را به جا آورد و این دعا را از روى اخلاص بخواند، درهاى آسمان براى برآمدن حاجات او گشوده مىشود و دعاى او مستجاب مىگردد، و این به سبب فضل و انعام (2) خداوند تعالى بر ما و بر مردمان است. 1- از کتاب "الذریعة •••" استفاده میشود که کتاب کنوز النجاح نزد حاجی نوری بوده است، ولی در حال حاضر از وجود ان اثری نیست• 2- نجم الثاقب، .215.پینوشتها:
مطلب مهمی که در مورد دعا کردن باید بدان اشاره شود این است که استجابت دعا نیاز به واسطه دارد. فیض و رحمت الهی بدون واسطه به بندگان نمیرسد. در مورد نزول قرآن کریم هم خداوند به واسطه ی حضرت جبرائیل کلام نورانی خودش را بر قلب پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) القا کرد. البته جبرئیل به اذن حضرت حق و به فرمان باری تعالی قرآن را نازل کرد. قدرت و علم لازم جهت انجام این مأموریت نیز از جانب خداوند متعال به وی عطا شد و پس از آن قرآن کریم را با یک تشریفات خاصی نزد پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) آورد. دعا و راز و نیاز هم وسیله میخواهد. یعنی باید یک بزرگی این دعا را به محضر خدا ببرد و خداوند به واسطه ی رحمت خودش و با واسطه، استجابت دعا را به ما برساند. «یا ایّها الّذینَ امنو اتَّقُوا الله و ابتَغوا الیه الوسیلة و جاهدوا فی سبیله لَعلَّکُم تُفلِحون»1 این آیه دو معنا دارد. معنای ظاهری آن این است که ای انسان تقوا داشته باش تا آن تقوا وسیلهای شود برای این که پروردگار عالم به تو رحم کند. اما امام صادق (سلام الله علیه) معنای دقیقتری برای این آیه بیان فرمودهاند. آن حضرت در ذیل این آیه میفرمایند: «نحن الوسیلة فی القرآن»؛ یعنی ما وسیلههایی هستیم از طرف خداوند برای مردم. در واقع این وسیله که مورد نظر قرآن مجید است و بندگان باید از آن استفاده کنند، همان توسل به حضرات معصومین(علیهمالسلام) است. بهترین زیارتی که برای واسطه قرار دادن آن ذوات مقدس بسیار مفید و مؤثر است، زیارت جامعه است. نقل شده است که علامه ی مجلسی (پدر)، خدمت امام زمان (ارواحنافداه) رسیدند و مداحگونه زیارت جامعه را خطاب به آن حضرت خواندند. حضرت ولی عصر(ارواحنافداه) میفرمایند بیا جلو. در جای دیگری از قرآن چنین آمده است: ولله الاسماء الحسنی فادعوه بها.2 معنای ظاهری این آیه نیز یعنی این که اسماء حسنای خداوند زیاد است و هنگام دعا با توسل به اسماء خداوند، او را بخوانید. اما معنای زیباتر این است که مظهر اسماء حسنی، همان اهل بیت(علیهمالسلام) هستند. لذا امام صادق (سلام الله علیه) در ذیل این آیه نیز بیان زیبایی دارند و میفرمایند: «و الله نحن اسماء الحسنی فی القرآن»، بنابراین واسطه فیض برای استجابت دعا، حضرات معصومین(علیهمالسلام) هستند. بهترین زیارتی که برای واسطه ی قرار دادن آن ذوات مقدس بسیار مفید و مؤثر است، زیارت جامعه است. نقل شده است که علامه مجلسی (پدر)، خدمت امام زمان (ارواحنافداه) رسیدند و مداحگونه زیارت جامعه را خطاب به آن حضرت خواندند. حضرت ولی عصر(ارواحنافداه) میفرمایند بیا جلو. مرحوم مجلسی (ره) ضمن این که متأثر از ابهت آن حضرت بوده، جلو میرود و امام عصر(ارواحنا فداه) دست عنایتی روی شانه وی میگذارند و میفرمایند: «نعم الزّیاره هذه»؛ یعنی این زیارت، خوب زیارتی است. آقای مجلسی میگوید: از جدتان امام هادی(سلام الله علیه) است؟ حضرت میفرمایند: بله. در حقیقت این زیارت، زیارت بسیار زیبا و عجیبی است و توسّل به ائمه ی طاهرین(علیهمالسلام) در آن بسیار است. خصوصاً در آخر که میفرماید: «بِکُمْ فَتَحَ اللهُ وَ بِکُمْ یَخْتِمُ، وَ بِکُمْ یُنَزِّلُ الْغَیْثَ، وَ بِکُمْ یُمْسِکُ السَّمآءَ اَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ اِلاَّ بِاِذْنِهِ وَ بِکُمْ یُنَفِّسُ الْهَمَّ وَ یَکْشِفُ الضُّرَّ»؛ عبارات دقیق و پر محتوایی به کار گرفته شده است. خطاب به ائمه ی طاهرین (علیهمالسلام) میفرماید: عالم وجود وابسته به شما است. اگر زمین و آسمان پا برجاست به واسطهی وجود شما است، اگر حاجتی از کسی برداشته میشود و یا مهمی از کسی رفع میشود، به برکت وجود شما بزرگواران است. این زیارت یکی از افتخارات شیعه است. انشاءالله که همه بتوانند تحت لوای ائمه هدی (علیهمالسلام) به منزل سعادت راه پیدا کنند. پی نوشت ها: 1- مائده/ 35 . 2- اعراف/180 . برگرفته از درس اخلاق آیة الله مظاهری
ما براى اوقات خواب خود افسوس مى خوریم که چرا براى نماز شب بیدار نمى شویم، در صورتى که اوقات بیدارى را به غفلت مى گذرانیم! زیرا اگر در بیدارى به توجّه و بندگى مشغول بودیم، توفیق بیدارى شب را نیز براى تهجّد و خواندن نافله ى شب و تلاوت قرآن پیدا مى کردیم. **** ائمه ی ما علیهم السلام خودشان به ما فرموده اند که در این فشارهای آخرالزمان بگویید : یا الله یا رحمن یا رحیم یا مقلب القلوب ثبت قلبی علی دینک ولی چه کنیم که به جای دوا ، به سوی داء می رویم ! معنای یا مقلب القلوب ثبت قلبی علی دینک این است که : خدا یا ! همان مرتبه ای را که مطلوب تو است ، ما را به همان درجه برسان و بر آن نگهدار . صراط از همین جا شروع می شود ، اگر یک ذرّه انحراف پیدا کنیم ، خدا می داند در کجا پرت می شویم . کسی که کارش خراب است ، یا جلو رفته و عقب مانده است و در هر حال اعتدال را رعایت نکرده است . ما که اهلبیت عصمت نیستیم ، ولی از خدا می خواهیم که این حدّ اعتدال را به ما عنایت فرموده و برآن ثابت گرداند در کتاب کافى به نقل از امام صادق ـ علیه السّلام ـ آمده است: «ثَلاثٌَ لاتُطِیقُها هذِهِ الاْءُمَّةُ… وَ ذِکْرُ اللّه عَلى کُلِّ حالٍ.»(۱) *** سه چیز است که این امت توان آن را ندارند…. تا این که مى فرماید: و یاد خدا در هر حال. و در روایت دیگر مى فرماید: «لا أَقُولُ سُبْحانَ اللّه وَ الْحَمْدُلِلّهِ، وَ إِنْ کانَ ذِکْرا وَ لکِنْ ذِکْرُهُ عِنْدَ حَلالِهِ وَ حَرامِهِ.»(۲) مقصود من گفتن سبحان اللّه و الحمدللّه نیست، هر چند این هم ذکر است، بلکه منظور من یاد خدا به هنگام [پیش آمدن] حلال و حرام است. ۱٫ من لایحضرة الفقیه، ج ۴، ص ۳۵۸؛ وسائل الشیعة، ج ۱۲، ص ۲۷؛ ج ۱۵، ص ۲۵۴؛ بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۳۹۵ و… ۲٫ ر.ک: اصول کافى، ج ۲، ص ۱۴۵؛ وسائل الشیعة، ج ۱۵، ص ۲۵۵؛ بحارالانوار، ج ۷۲، ص ۳۴، ۳۵ و.
پیامبر اسلام (ص) فرمود: کربلا پاکترین بقعه روى زمین و از نظر احترام بزرگترین بقعهها است و الحق که کربلا از بساطهاى بهشت است. 1- حریم پاک 2- سرزمین نجات
عن النبى (ص) قال: ... و هى اطهر بقاع الارض واعظمها حرمة و إنها لمن بطحاء الجنة. (1)
پیامبر اسلام (ص) در ضمن حدیث بلندى مىفرماید: کربلا پاکترین بقعه روى زمین و از نظر احترام بزرگترین بقعهها است والحق که کربلا از بساط هاى بهشت است.
قال رسول الله صلى الله علیه و آله: یقبر ابنى بأرض یقال لها کربلا هى البقعة التى کانت فیها قبة الاسلام نجا الله التى علیها المؤمنین الذین امنوا مع نوح فى الطوفان. (2)
پیامبر خدا (ص) فرمود: پسرم حسین در سرزمینى به خاک سپرده مىشود که به آن کربلا گویند، زمین ممتازى که همواره گنبد اسلام بوده است، چنانکه خدا یاران مؤمن حضرت نوح را در همانجا از طوفان نجات داد.
در روایات اسلامی مقام و منزلت والایی برای منتظران موعود آمده است که گاه انسان را به تعجب وا می دارد . چگونه ممکن است عملی در ظاهر ساده از چنین فضیلتی برخوردار باشد . توجه به فلسفه انتظار و وظایفی که برای منتظران واقعی آن حضرت بر شمرده شده ، پاسخ این سوال را روشن 1- از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) روایت شده است که فرمودند : برترین عبادتها انتظار فرج است . 2- همچنین رسول اکرم فرمودند : برترین جهاد امت من انتظار فرج است . 3- شیخ صدوق از امیرالمؤمنین (علیه السلام ) نقل می کند که آن حضرت فرمودند : منتظر فرج باشید و از رحمت خداوند نا امید نشوید ؛ بدرستی که خوشایند ترین اعمال نزد خداوند صاحب عزت و جلال ، انتظار فرج است . 4- درکتاب خصال از امام صادق (علیه السلام ) روایت شده که آن حضرت به نقل از
می سازد :
پدران بزرگوارشان فرمود : منتظر امر ما ، بسان آن است که در راه خدا به خون خود غلتیده باشد .
قضیه چاه جمکران چیست و آیا خرافه است؟ در ابتدا باید گفت که این که امام زمان (عج) به طور مستقیم امر به کندن چنین چاهی و انداختن عریضه در آن توسط مردم کرده باشند، صحت ندارد. اما واقعیت مساله چیست؟ این در حقیقت یک عمل نمادین است که در آن انسان مانند آن چه را که با یک دوست انجام می دهد، با امام زمان (عج) خود انجام میدهد. همه ما میدانیم که علم خداوند بر همه چیز احاطه دارد و از همه چیز ما با خبر است. با این حال، چرا هنگامی که میخواهیم حاجت خود را بگیریم، آن را در درگاه الهی به زبان میآوریم؟! آیا این مساله جز این است که علاقمند به صحبت کردن با خدای خود هستیم، ولو این که او از حال ما آگاه است؟ روایت دیگری که در این زمینه جالب توجه است این است که در زمان هارون الرشید ده نفر از قصر حاکم دزدی میکنند و مامورین موفق به دستگیری آنها نمیشوند. هارون دستور میدهد که عین ده نفر را باید دستگیر کنند و به زندان بیندازند. نه نفر از سارقین به دست مامورین افتادند. اما هر چه گشتند اثری از نفر دهم نیافتند. از آنجا که مامورین میدانستند حاکم آدمی منطقی نیست، پیرمردی را گرفته، به او بهتان دزدی زدند و گفتند این نفر دهم است. حال، هر یک از نه نفر در دربار پادشاه یک دوست و آشنا داشت، که با نامه نوشتن به او و وساطت آن شخص، خود را از زندان خلاص میکند و تنها پیرمرد بیگناه در زندان باقی میماند. زندانبان به وی میگوید تو کسی را نداری که برای او نامه بنویسی؟ مرد به فکر فرو میرود و ناگهان میگوبد، چرا. برایم قلم و کاغذ بیاور تا برای او نامه بنویسم. نامه را مینویسد و به زندانبان میگوید آن را بر بام قصر بالای سر هارون الرشید بگذار و سنگی نیز بر روی آن قرار بده تا باد نامه را نبرد. زندانبان با تعجب به او نگاه میکند و این کار را انجام میدهد. فردا هارون الرشید پیرمرد را به قصر میخواند و به وی میگوید «تو که هستی که دیشب در خواب به خاطر تو ما را به انواع عذابها شکنجه دادند و گفتند بیگناهی را به زندان انداختهای؟! او را آزاد کنید.» زندانبان که بسیار حیرتزده شده بود به پیرمرد گفت «تو را به خدا سوگند بگو که در نامهات چه نوشته بودی که حاکم بیدرنگ دستور آزادی تو را داد؟» گفت «هیچ، نوشتم من العبد الذلیل الی رب الجلیل». حال آیا خداوند بدون نامه از حال پیرمرد باخبر نمیشده است؟! چرا، این تنها یک حرکت نمادین بوده که اوج توسل پیرمرد را نشان میداده است.
نوشته شده توسط سرکار خانم ریحانه مهربون
کلوب گلباران