« ... در حرم حضرت اباعبدا... (ع) در بالاسر حضرت همه چیز حل شد و هر چه را می خواستم به من عنایت کردند، ... دیگر اتاق ما شد بالای سر ضریح حضرت و تا سی سال عزا خانه ابا عبدا... (ع) بود و اشخاصی که به آن جا می آمدند، بی آنکه لازم باشد کسی ذکر مصیبت بکند، می گریستند. بر اثر عنایات حضرت اباعبدا... (ع) کار به گونه ای بود که خیلی از بزرگان مثل مرحوم حاج ملا آقا جان، مرحوم آیت ا... شیخ محمد تقی بافقی و مرحوم آیت ا... شاه آبادی، بدون این که من به دنبال آنها بروم و از آن ها التماس و درخواست کنم، با علاقه خودشان به آنجا آمدند. به هر تقدیر همه عنایاتی که به من شد از برکات امام حسین (ع) بود. از راه سایر ائمه هم می توان به مقصد رسید، ولی راه امام حسین (ع) خیلی سریع انسان را به نتیجه می رساند. چون کشتی امام حسین (ع) در آسمان های غیب خیلی سریع راه می رود، هر کس در سیر معنوی خود حرکتش را از آن حضرت آغاز کند، خیلی زود به مقصد می رسد. » اینک بنگرید گوشه ای از بیانات قدسی آن رادمرد و الهی را درباره امام زمان (ع) و راهکار عملی ارتباط با آن حضرت:« اگر کامل شود و محبت به حد کمال برسد، طوری می شود که حضرت در ظاهر ببیند یا نبیند، در یقین او اثر ندارد، بلکه در هر وقت با قلب خود او را مشاهده می کند. مثل پیامبر (ص) و اویس قرنی که به ظاهر اصلاً یکدیگر را ندیدند، اما هرگز از هم جدا نبودند. کسی که غیبت و حضور حضرت حجت برایش یکسان باشد، به حضرت راه پیدا می کند .» منبع: طیب، مصباح الهدی، صص 11ـ13، و نیزص 319.حاج شیخ اسماعیل دولابی
"شیخ طبرسى" صاحب "تفسیر مجمع البیان" در کتاب "کنوز النجاح" (1) روایت کرده است از "احمدبن الدربى" از خدّامه ابى عبداللَّه "حسینبن محمد بزوفرى" که او گفته است: از ناحیه مقدّسه حضرت صاحب الزمان - علیه الصلوة والسلام - توقیعى بیرون آمد که اگر کسى را به سوى حق تعالى حاجتى باشد، باید بعد از نصف شب جمعه غسل کند و به مکان نماز خود برود و دو رکعت نماز گزارد؛ در رکعت اول سوره حمد را بخواند و چون به "إِیّاکَ نَعْبُدُ وَإِیّاکَ نَسْتَعین" مىرسد، صد مرتبه آن را تکرار نماید و بعد از آن که صد مرتبه تمام شود، بقیه سوره حمد را بخواند؛ پس از تمام شدن سوره حمد سوره "قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدْ" را یک مرتبه بخواند و رکوع و دو سجده به جا آورد و "سبحان ربّی العظیم و بحمده" را هفت مرتبه در رکوع بگوید و "سبحان ربى الاعلى و بحمده" را در هر یک از دو سجده هفت مرتبه بگوید و بعد از آن رکعت دوم را نیز مانند رکعت اول به جاى آورد و بعد از تمام شدن نماز این دعا را بخواند؛ پس خداوند حاجت او را - هر چه که باشد - برآورده سازد مگر آن که حاجت او در قطع کردن صله رحم باشد؛ دعا این است: "أَللّهُمَّ اِنْ اَطَعْتُکَ فَالْ"مَحْمِدَةُ لَکَ وَ اِنْ عَصَیْتُکَ فَالْحُجَّةُ لَکَ، مِنْکَ الرَّوْحُ وَ مِنْکَ الْفَرَجُ، سُبْحانَ مَنْ أَنْعَمَ وَ شَکَرَ، سُبْحانَ مَنْ قَدَرَ وَ غَفَرَ، اَللّهُمَّ اِنْ کُنْتُ عَصَیْتُکَ فَاِنّی قَدْ اَطَعْتُکَ فی أَحَبِّ الْاَشْیاءِ اِلَیْکَ وَ هُوَ الْایمانُ بِکَ لَمْ أَتَّخِذْ لَکَ وَ لَدا وَ لَمْ أَدْعُ لَکَ شَریکا مَنّا مِنْکَ بِهِ عَلَىَّ لامَنّا مِنّى بِهِ عَلَیْکَ وَ قَدْ عَصَیْتُکَ یا اِلهی عَلى غَیْرِ وَجْهِ الْ"مُکابَرَةِ، وَ الْخُرُوجِ عَنْ عُبُودِیَّتِکَ، وَلَا الْجُحُودِ لِرُبُوبِیَّ-تِ- کَ وَلکِنْ اَطَعْتُ هَواىَ وَ اَزَلَّنِی الشَّیْطانُ فَلَکَ الْحُجَّةُ عَلىَّ وَالْبَیانُ، فَاِنْ تُعَذِّبْنی فَبِذُنُوبی، وَ اِنْ تَغْفِرْ لی وَ تَرْحَمْنی فَاِنَّکَ جَوادٌ کَریمٌ) و بعد از آن تا نفس او وفا کند "یا کَریمُ یا کَریمُ" را مکرّر بگوید، بعد از آن بگوید: "یا امِنا مِنْ کُلِّ شَیءٍ وَ کُلُّ شَىْءٍ مِنْکَ خائِفٌ حَذَرٌ اَسْئَلُکَ بِاَ مْنِکَ مِنْ کُلِّ شَىْءٍ وَ خَوْفِ کُلِّ شَیْءٍ مِنْکَ، اَنْ تُصَلِّیَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اَنْ تُعْطِیَنی اَمانا لِنَفْسی وَ اَهْلی وَ وَلَدی وَ سایِرِ ما اَنْعَمْتَ بِهِ عَلَیَّ حَتّى لا أَخافَ وَلا اَحْذَرَ مِنْ شَیْءٍ اَبَدَا اِنَّکَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ، وَ حَسْبُنا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیلُ . یا کافِیَ اِبْراهیمَ نَمْرُودَ وَ یا کافِیَ مُوسى فِرْعَوْنَ اَنْ تُصَلِّیَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اَنْ تَکْفِیَنی شَرَّ فُلانِ بْنِ فُلانٍ" و به جاى فلانبن فلان، نام شخصى را که از ضرر او مىترسد و نام پدر او را بگوید، و از خداوند طلب کند که ضرر او را دفع نماید و کفایت کند. بعد از آن به سجده رود و حاجت خود را مسئلت نماید و به درگاه خداوند تضرع و زارى کند. هر مرد مؤمن و زن مؤمنهاى که این نماز را به جا آورد و این دعا را از روى اخلاص بخواند، درهاى آسمان براى برآمدن حاجات او گشوده مىشود و دعاى او مستجاب مىگردد، و این به سبب فضل و انعام (2) خداوند تعالى بر ما و بر مردمان است. 1- از کتاب "الذریعة •••" استفاده میشود که کتاب کنوز النجاح نزد حاجی نوری بوده است، ولی در حال حاضر از وجود ان اثری نیست• 2- نجم الثاقب، .215.پینوشتها:
مطلب مهمی که در مورد دعا کردن باید بدان اشاره شود این است که استجابت دعا نیاز به واسطه دارد. فیض و رحمت الهی بدون واسطه به بندگان نمیرسد. در مورد نزول قرآن کریم هم خداوند به واسطه ی حضرت جبرائیل کلام نورانی خودش را بر قلب پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) القا کرد. البته جبرئیل به اذن حضرت حق و به فرمان باری تعالی قرآن را نازل کرد. قدرت و علم لازم جهت انجام این مأموریت نیز از جانب خداوند متعال به وی عطا شد و پس از آن قرآن کریم را با یک تشریفات خاصی نزد پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) آورد. دعا و راز و نیاز هم وسیله میخواهد. یعنی باید یک بزرگی این دعا را به محضر خدا ببرد و خداوند به واسطه ی رحمت خودش و با واسطه، استجابت دعا را به ما برساند. «یا ایّها الّذینَ امنو اتَّقُوا الله و ابتَغوا الیه الوسیلة و جاهدوا فی سبیله لَعلَّکُم تُفلِحون»1 این آیه دو معنا دارد. معنای ظاهری آن این است که ای انسان تقوا داشته باش تا آن تقوا وسیلهای شود برای این که پروردگار عالم به تو رحم کند. اما امام صادق (سلام الله علیه) معنای دقیقتری برای این آیه بیان فرمودهاند. آن حضرت در ذیل این آیه میفرمایند: «نحن الوسیلة فی القرآن»؛ یعنی ما وسیلههایی هستیم از طرف خداوند برای مردم. در واقع این وسیله که مورد نظر قرآن مجید است و بندگان باید از آن استفاده کنند، همان توسل به حضرات معصومین(علیهمالسلام) است. بهترین زیارتی که برای واسطه قرار دادن آن ذوات مقدس بسیار مفید و مؤثر است، زیارت جامعه است. نقل شده است که علامه ی مجلسی (پدر)، خدمت امام زمان (ارواحنافداه) رسیدند و مداحگونه زیارت جامعه را خطاب به آن حضرت خواندند. حضرت ولی عصر(ارواحنافداه) میفرمایند بیا جلو. در جای دیگری از قرآن چنین آمده است: ولله الاسماء الحسنی فادعوه بها.2 معنای ظاهری این آیه نیز یعنی این که اسماء حسنای خداوند زیاد است و هنگام دعا با توسل به اسماء خداوند، او را بخوانید. اما معنای زیباتر این است که مظهر اسماء حسنی، همان اهل بیت(علیهمالسلام) هستند. لذا امام صادق (سلام الله علیه) در ذیل این آیه نیز بیان زیبایی دارند و میفرمایند: «و الله نحن اسماء الحسنی فی القرآن»، بنابراین واسطه فیض برای استجابت دعا، حضرات معصومین(علیهمالسلام) هستند. بهترین زیارتی که برای واسطه ی قرار دادن آن ذوات مقدس بسیار مفید و مؤثر است، زیارت جامعه است. نقل شده است که علامه مجلسی (پدر)، خدمت امام زمان (ارواحنافداه) رسیدند و مداحگونه زیارت جامعه را خطاب به آن حضرت خواندند. حضرت ولی عصر(ارواحنافداه) میفرمایند بیا جلو. مرحوم مجلسی (ره) ضمن این که متأثر از ابهت آن حضرت بوده، جلو میرود و امام عصر(ارواحنا فداه) دست عنایتی روی شانه وی میگذارند و میفرمایند: «نعم الزّیاره هذه»؛ یعنی این زیارت، خوب زیارتی است. آقای مجلسی میگوید: از جدتان امام هادی(سلام الله علیه) است؟ حضرت میفرمایند: بله. در حقیقت این زیارت، زیارت بسیار زیبا و عجیبی است و توسّل به ائمه ی طاهرین(علیهمالسلام) در آن بسیار است. خصوصاً در آخر که میفرماید: «بِکُمْ فَتَحَ اللهُ وَ بِکُمْ یَخْتِمُ، وَ بِکُمْ یُنَزِّلُ الْغَیْثَ، وَ بِکُمْ یُمْسِکُ السَّمآءَ اَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ اِلاَّ بِاِذْنِهِ وَ بِکُمْ یُنَفِّسُ الْهَمَّ وَ یَکْشِفُ الضُّرَّ»؛ عبارات دقیق و پر محتوایی به کار گرفته شده است. خطاب به ائمه ی طاهرین (علیهمالسلام) میفرماید: عالم وجود وابسته به شما است. اگر زمین و آسمان پا برجاست به واسطهی وجود شما است، اگر حاجتی از کسی برداشته میشود و یا مهمی از کسی رفع میشود، به برکت وجود شما بزرگواران است. این زیارت یکی از افتخارات شیعه است. انشاءالله که همه بتوانند تحت لوای ائمه هدی (علیهمالسلام) به منزل سعادت راه پیدا کنند. پی نوشت ها: 1- مائده/ 35 . 2- اعراف/180 . برگرفته از درس اخلاق آیة الله مظاهری
ما براى اوقات خواب خود افسوس مى خوریم که چرا براى نماز شب بیدار نمى شویم، در صورتى که اوقات بیدارى را به غفلت مى گذرانیم! زیرا اگر در بیدارى به توجّه و بندگى مشغول بودیم، توفیق بیدارى شب را نیز براى تهجّد و خواندن نافله ى شب و تلاوت قرآن پیدا مى کردیم. **** ائمه ی ما علیهم السلام خودشان به ما فرموده اند که در این فشارهای آخرالزمان بگویید : یا الله یا رحمن یا رحیم یا مقلب القلوب ثبت قلبی علی دینک ولی چه کنیم که به جای دوا ، به سوی داء می رویم ! معنای یا مقلب القلوب ثبت قلبی علی دینک این است که : خدا یا ! همان مرتبه ای را که مطلوب تو است ، ما را به همان درجه برسان و بر آن نگهدار . صراط از همین جا شروع می شود ، اگر یک ذرّه انحراف پیدا کنیم ، خدا می داند در کجا پرت می شویم . کسی که کارش خراب است ، یا جلو رفته و عقب مانده است و در هر حال اعتدال را رعایت نکرده است . ما که اهلبیت عصمت نیستیم ، ولی از خدا می خواهیم که این حدّ اعتدال را به ما عنایت فرموده و برآن ثابت گرداند در کتاب کافى به نقل از امام صادق ـ علیه السّلام ـ آمده است: «ثَلاثٌَ لاتُطِیقُها هذِهِ الاْءُمَّةُ… وَ ذِکْرُ اللّه عَلى کُلِّ حالٍ.»(۱) *** سه چیز است که این امت توان آن را ندارند…. تا این که مى فرماید: و یاد خدا در هر حال. و در روایت دیگر مى فرماید: «لا أَقُولُ سُبْحانَ اللّه وَ الْحَمْدُلِلّهِ، وَ إِنْ کانَ ذِکْرا وَ لکِنْ ذِکْرُهُ عِنْدَ حَلالِهِ وَ حَرامِهِ.»(۲) مقصود من گفتن سبحان اللّه و الحمدللّه نیست، هر چند این هم ذکر است، بلکه منظور من یاد خدا به هنگام [پیش آمدن] حلال و حرام است. ۱٫ من لایحضرة الفقیه، ج ۴، ص ۳۵۸؛ وسائل الشیعة، ج ۱۲، ص ۲۷؛ ج ۱۵، ص ۲۵۴؛ بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۳۹۵ و… ۲٫ ر.ک: اصول کافى، ج ۲، ص ۱۴۵؛ وسائل الشیعة، ج ۱۵، ص ۲۵۵؛ بحارالانوار، ج ۷۲، ص ۳۴، ۳۵ و.
پیامبر اسلام (ص) فرمود: کربلا پاکترین بقعه روى زمین و از نظر احترام بزرگترین بقعهها است و الحق که کربلا از بساطهاى بهشت است. 1- حریم پاک 2- سرزمین نجات
عن النبى (ص) قال: ... و هى اطهر بقاع الارض واعظمها حرمة و إنها لمن بطحاء الجنة. (1)
پیامبر اسلام (ص) در ضمن حدیث بلندى مىفرماید: کربلا پاکترین بقعه روى زمین و از نظر احترام بزرگترین بقعهها است والحق که کربلا از بساط هاى بهشت است.
قال رسول الله صلى الله علیه و آله: یقبر ابنى بأرض یقال لها کربلا هى البقعة التى کانت فیها قبة الاسلام نجا الله التى علیها المؤمنین الذین امنوا مع نوح فى الطوفان. (2)
پیامبر خدا (ص) فرمود: پسرم حسین در سرزمینى به خاک سپرده مىشود که به آن کربلا گویند، زمین ممتازى که همواره گنبد اسلام بوده است، چنانکه خدا یاران مؤمن حضرت نوح را در همانجا از طوفان نجات داد.
در روایات اسلامی مقام و منزلت والایی برای منتظران موعود آمده است که گاه انسان را به تعجب وا می دارد . چگونه ممکن است عملی در ظاهر ساده از چنین فضیلتی برخوردار باشد . توجه به فلسفه انتظار و وظایفی که برای منتظران واقعی آن حضرت بر شمرده شده ، پاسخ این سوال را روشن 1- از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) روایت شده است که فرمودند : برترین عبادتها انتظار فرج است . 2- همچنین رسول اکرم فرمودند : برترین جهاد امت من انتظار فرج است . 3- شیخ صدوق از امیرالمؤمنین (علیه السلام ) نقل می کند که آن حضرت فرمودند : منتظر فرج باشید و از رحمت خداوند نا امید نشوید ؛ بدرستی که خوشایند ترین اعمال نزد خداوند صاحب عزت و جلال ، انتظار فرج است . 4- درکتاب خصال از امام صادق (علیه السلام ) روایت شده که آن حضرت به نقل از
می سازد :
پدران بزرگوارشان فرمود : منتظر امر ما ، بسان آن است که در راه خدا به خون خود غلتیده باشد .
قضیه چاه جمکران چیست و آیا خرافه است؟ در ابتدا باید گفت که این که امام زمان (عج) به طور مستقیم امر به کندن چنین چاهی و انداختن عریضه در آن توسط مردم کرده باشند، صحت ندارد. اما واقعیت مساله چیست؟ این در حقیقت یک عمل نمادین است که در آن انسان مانند آن چه را که با یک دوست انجام می دهد، با امام زمان (عج) خود انجام میدهد. همه ما میدانیم که علم خداوند بر همه چیز احاطه دارد و از همه چیز ما با خبر است. با این حال، چرا هنگامی که میخواهیم حاجت خود را بگیریم، آن را در درگاه الهی به زبان میآوریم؟! آیا این مساله جز این است که علاقمند به صحبت کردن با خدای خود هستیم، ولو این که او از حال ما آگاه است؟ روایت دیگری که در این زمینه جالب توجه است این است که در زمان هارون الرشید ده نفر از قصر حاکم دزدی میکنند و مامورین موفق به دستگیری آنها نمیشوند. هارون دستور میدهد که عین ده نفر را باید دستگیر کنند و به زندان بیندازند. نه نفر از سارقین به دست مامورین افتادند. اما هر چه گشتند اثری از نفر دهم نیافتند. از آنجا که مامورین میدانستند حاکم آدمی منطقی نیست، پیرمردی را گرفته، به او بهتان دزدی زدند و گفتند این نفر دهم است. حال، هر یک از نه نفر در دربار پادشاه یک دوست و آشنا داشت، که با نامه نوشتن به او و وساطت آن شخص، خود را از زندان خلاص میکند و تنها پیرمرد بیگناه در زندان باقی میماند. زندانبان به وی میگوید تو کسی را نداری که برای او نامه بنویسی؟ مرد به فکر فرو میرود و ناگهان میگوبد، چرا. برایم قلم و کاغذ بیاور تا برای او نامه بنویسم. نامه را مینویسد و به زندانبان میگوید آن را بر بام قصر بالای سر هارون الرشید بگذار و سنگی نیز بر روی آن قرار بده تا باد نامه را نبرد. زندانبان با تعجب به او نگاه میکند و این کار را انجام میدهد. فردا هارون الرشید پیرمرد را به قصر میخواند و به وی میگوید «تو که هستی که دیشب در خواب به خاطر تو ما را به انواع عذابها شکنجه دادند و گفتند بیگناهی را به زندان انداختهای؟! او را آزاد کنید.» زندانبان که بسیار حیرتزده شده بود به پیرمرد گفت «تو را به خدا سوگند بگو که در نامهات چه نوشته بودی که حاکم بیدرنگ دستور آزادی تو را داد؟» گفت «هیچ، نوشتم من العبد الذلیل الی رب الجلیل». حال آیا خداوند بدون نامه از حال پیرمرد باخبر نمیشده است؟! چرا، این تنها یک حرکت نمادین بوده که اوج توسل پیرمرد را نشان میداده است.
نوشته شده توسط سرکار خانم ریحانه مهربون
کلوب گلباران
از طرف " ابی منصور بن صالحان" مسئول انجام کاری شدم. اما در طی انجام مسئولیت قصوری از من سر زد، آنچنان که او بسیار خشمگین شد، و من از ترس، متواری و مخفی شدم و او در جستجوی من بود. در یکی از شبهای جمعه به طرف مقابر قریش- مرقد امام کاظم (ع) و امام جواد(ع)- برای عبادت و دعا رفتم. آن شب هوا بارانی و طوفانی بود. به خادم حرم مطهر که " ابا جعفر" نام داشت گفتم: درهای حرم مطهر را ببند تا من بتوانم در خلوت مشغول دعا و راز و نیاز باشم. زیرا بر جان خود ایمن نیستم، و ممکن است کسی قصد سویی نسبت به من داشته باشد. او نیز قبول کرد و درها را بست. نیمه شب ، در حالی که باد و باران همچنان ادامه داشت و هیچ کس در آنجا نبود، مشغول دعا و زیارت و نماز بودم که ناگاه صدای پایی از طرف قبر شریف امام موسی بن جعفر (ع) به گوشم رسید.
ابوالحسن بن ابی البغل کاتب می گوید:
اوّلین شرط، رشد فرهنگی امت اسلامی است؛ زیرا امام که معارف الهی را عرضه میکند،
از وجود مبارک امام باقر (ع) رسیده است: وقتی ولی عصر أرواحنا فداه ظهور میکند که ذات
دوّمین شرط که مربوط به مدیریت و مدبریّت و شهامت و شجاعت در اجرای احکام الهی است،
طنین دعوت مردم به مبدأ و معاد
وقتی وجود مبارک ولی عصر أرواحنا فداه جلوه میکند، ندائی که طنین انداخت و ندائی که
اگر کسی مبدأ را متذکّر بود، و معاد را متذکّر بود؛ مشکل اخلاقی، حقوقی، فقهی و مانند آن
*گزیدهای از پیام گفتاری آیت الله جوادی آملی به بیست و ششمین سمینار سراسری
.........................................
(1) بحار الأنوار / ج52 / ص318
(2) کتاب الفِتَن ـ ابن حمّاد مَروزی؛ برداشت از خطابة امام محمّد باقر (ع)
(3) حدید / 3
(4) اسراء / 80
وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا رَحْمَةً لِّلْعَالَمِینَ 1
و تو را جز رحمتی برای جهانیان نفرستادیم.
فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِی الأَمْرِ2
پس به [برکت] رحمت الهی با آنان نرمخو [و پرمهر] شدی و اگر تندخو و سختدل بودی قطعا از پیرامون تو پراکنده میشدند پس از آنان درگذر و برایشان آمرزش بخواه و در کار[ها] با آنان مشورت کن
متاسفانه یکی از مسائلی که همواره اسلام را در خطر میگذارد بحث تندروی ها وکاسه داغ تر از آتش شدن هاست یک از دوستانم از آیت الله بهجت مطلبی را نقل کرد که می فرمود مهربانی حضرت آنقدر بالاست که حتی سفیانی را میبخشد ولی اطرا فیان آنحضرت کاسه داغ تر آز آتش میشوندتندروهایی که حتی در مقابل آقا امام زمان می ایستندوبه آن حضرت نظر خود را تحمیل می کنندمواظب باشیم از اینگونه اشخاص نباشیم که اگر چنین کنیم زمینه مخدوش کردن چهره تابناک ونورانی تشیع ویاران امام زمان (عج) رافراهم می کنیم.
در این حدیث که از منابع مختلف آمده ودر کتاب در محضر بهجت ج2 نکته 721 نقل شده کاملا تندروی های شیعیان ویاران امام عصر(عج) را مشاهده میکنیم :
...فیأخذه رجل من الموالی اسمه صباح فیأتی به إلی المهدی علیه السلام وهو یصلی العشاء الآخرة فیبشره، فیخفف فی الصلاة ویخرج ویکون السفیانی قد جعلت عمامته فی عنقه وسحب، فیوقفه (بین یدیه) فیقول السفیانی للمهدی: یا ابن عمی من علی بالحیاة أکون (کذا) سیفا بین یدیک، وأجاهد أعداءک، والمهدی جالس بین أصحابه وهو أحیی من عذراء، فیقول: خلوه فیقول أصحاب المهدی یا ابن بنت رسول الله، تمن علیه بالحیاة، وقد قتل أولاد رسول الله صلی الله علیه وسلم! ما نصبر علی ذلک. فیقول: شأنکم وإیاه اصنعوا به ما شئتم. وقد کان خلاه وأفلته، فیلحقه صباح فی جماعة إلی عند السدرة فیضجعه ویذبحه ویأخذ رأسه، ویأتی به المهدی، فینظر شیعته إلی الرأس فیکبرون ویهللون، ویحمدون الله تعالی علی ذلک ثم یأمر المهدی بدفنه...3
مردی از موالی که نامش صباح است سفیانی رامی گیرد و او را به نزد مهدی (ع) می آورد و در حالی که آن حضرت نماز عشاء را می خواند بشارت دستگیری سفیانی را به حضرت می دهد و امام نیزنماز را زودتر پایان برده و خارج می شود، سفیانی در حالی که عمامه اش را برگردنش بسته و می کشنداو را نزد امام می آورند و او رو به آن حضرت کرده عرض می کند: ای عموزاده 4 بر من منت بگذارو حیاتی دوباره به من کرم فرما، من نیز شمشیری خواهم بود برای تو و با دشمنانت جهاد خواهم کردو مهدی در میان یارانش نشسته در حالی که ازعذراء باحیاتر است.
سپس می فرماید: او را رها کنید، یاران مهدی به حضرتش عرض می کنند: ای فرزند رسول خدا، آیابه او زندگی دوباره کرم می کنی در حالی که اوفرزندان رسول خدا را به شهادت رسانده است ، مارا تحمل زنده دیدن او نیست.
پس امام زمان (ع) می فرماید: خودتان می دانید، با اوهر چه می خواهید انجام دهید و این در حالی است که امام سفیانی را رها کرده و او نیز گریخته است پس صباح با جماعتی به سوی او می روند و او را درکنار سدره می یابند و صباح او را به زمین زده ذبحش می کند و سرش را نزد امام می آورد، وقتی شیعیان حضرت سر دشمن بقیة اللّه را می بینندفریاد به [اللّه اکبر، لا اله الا اللّه ، الحمد للّه] بلند کرده شکر الهی را بجا می آورند و سپس امام (ع) دستورمی دهد تا بدن او را دفن کنند.
خیلی عجیب این است با اینکه در آیات وروایت بسیار ی نقل شده که از رسول وفرستادگان الهی یک قدم هم جلو نزنید ولی با حتی در حضور حضرت شاهد این گونه قضایا هستیم
پی نوشت ها
1-انبیاء/۱۰۷
2-آل عمران/۱۵۹
3-معجم الاحادیث مهدی ح639عقدالدررص 90برهان المتقی ص 76فرائدفوائدالفکرص10ب4الزام الناصب ج2ص178باکمی تغییر
4-هاشم وامیه دوبرادر ازعبد مناف اند پس بنی هاشم وبنی امیه باهم پسر عمو میشوند