عید آمد و عید آمد


بگــذشت مــه روزه ، عیــد آمـد و عیـــد آمد
بگذشت شـب هـجـران، معشوق پدید آمد
آن صبح چو صادق شد، عذرای تو وامق شد
معشوق تو عاشق شد، شیخ تو مرید آمد
شـد جنـگ و نظـر آمـد، شد زهر و شکر آمد
شد سنگ و گهر آمـد، شد قفل و کلید آمد
جــان از تــن آلــوده، هــم پاک بـه پاکی رفت
هـرچنــد چـو خورشـیدی بر پاک و پلید آمد
از لــذت جـــام تــــو دل مـــانــده بــه دام تو
جــان نیـز چــو واقـف شـد، او نیـز دوید آمد
بــس تــوبه شایسته برسنگ تو بشکسته
بـس زاهــد و بـس عابد کو خــرقه درید آمد
بــاغ از دی نــامحــرم سه ماه نمی زد دم
بـر بـــوی بــهـــار تــو، از غیــب رسـیـد آمد

 

شب عیداست لبخندی بزن

شب عیداست لبخندی بزن


دلم تنگ است و دلتنگ اند دلتنگان و دل ریشان

شب عید است، لبخندی بزن، مولای درویشان!

اگر همسو نمیگردند با فریادهای تو

نمیگریند دل ریشان، نمیچرخند درویشان

هنوز آن سوی دنیا قدر خوبی را نمیفهمند

فراواناند بدخواهان و بسیارند بدکیشان

رها از خود شدم آن قدر این شبها که پنداری

نه با بیگانگانم نسبتی باشد نه با خویشان

به مرگ زندگی!... من مرگ را هم زندگی کردم

جدا از زندگانی کردن این مرگاندیشان

شب عید است لبخندی بزن تا عید فطر من

تبسم عیدی من باد، بادا عیدی ایشان

شادی و هلهله عید رسید

شادی و هلهله عید رسید

فطر

جلوه عید به حســـن مه نو دیــــدم دوش

مرغ شب را همه شب تا به سحر بود خروش

مطرب شهر نوای همه گانی بنــــــوا خـــت

شادی و هلهله عید رسید گوش به گــوش

مومنان را ز فیوض رمضـــــــان و طــاعـــــت

مژده  لطف خــداداد بــه هر گوش ســـروش

مومنان هرسو بیاراست  در و خانه  خویــش

دشمن و دوست نـــگر در مسجد دو شادوش

عید از قـــــلـــــب مسلمـــان بزدایــــد کینــه

آتش دشمنی و کین بسازد خـــــــــــامــــوش

کودکان جامه نو کرده بتن شــــــــاد و خـــرم

بکفش بسته حنا دختـــــــریکه زربف پـــــــوش

عید بشکسته دلان دیـــــــده (عزیزه) ای وا

نه لباسی نو و نی خوردنی و نی پا پــــــــوش

رمضان دست خدا بود که برای ما دراز شد.




گشتیم پی هلال ماه شوال و پیدا کردیم و دستمان را گرفتیم سمت آسمان تا به یکدیگر نشانش بدهیم. شاید خدا دست هایی را که به سمت آسمان دراز کردیم، دست دوستی فرض کرد و لبخند زد.


 هلال شوال لبخند خداست به روزه دارهایی که عیدی می خواهند. رمضان ریسمان امیدی بود که از عرش پایین افتاد تا هرکس به میزان همّتش خود را بکشد بالا، حتّی اگر توانست تا اعلی.


رمضان دست خدا بود که برای ما دراز شد. ما دست خدا را گرفتیم و یا علی گفتیم و بلند شدیم. حالا باید آن را محکم بفشاریم و مواظب باشیم بار دیگر زمین نخوریم. هرچند رمضان که خدا میزبان بود و ما میهمان، تمام شده امّا نه خدا و خدایی اش فرق کرده نه ما و بندگی مان.


و تا خدا خداست، باید بندگی اش را کرد؛ هرچند رمضان تمام شده باشد...


شاید رمضان آینده شرمنده نباشیم!

رمضان؛ ماه برکت و رحمت

رمضان؛ ماه برکت و رحمت

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org



رمضان و گلواژه زیبایش چه پرخیر و برکت است برای آنان که بنده خدایند، برای آنان که در آزمون بندگی سرافرازند، برای عبادت پیشگان و پرهیزگاران، برای آنان که اهل فضیلت اند. رمضان مبارک است برای آنان که اهل شکیبایی اند تا آسایش ابدی روز معاد را به دست آورند.


رمضان فصل تجارت بندگان خوب و مخلص خداست، آنان که در بندگی سود می برند، هر چند دنیا در طلب آنان است، اما خود دنیاگریزان اند. رمضان چشمه سرشار معرفت و بصیرت است و کلید آن ترنم دعاست. معرفت و بصیرتی که چراغ راه خردورزی است. رمضان که نام خدای واحد و احد و صمد است، منشا هر برکت است؛ برکتی که نیل به آن آرزوی قلبی من و توست.



گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org



خدایا! در این خلوت انس از تو می طلبم تا برکت این ماه را بر من ارزانی بداری تا بهره مند از الطاف تو گردم. شادمانه در این روز برکت زمزمه ناب های دعا و نیایش در خلوت با تو را جستجو می کنم که خدایا آن که تو را دارد چه ندارد و آن که تو را ندارد چه دارد؟


آفریدگار من! مهمانی و ضیافت به پیشگاه تو در این ماه رحمت، مایه برکت حیات و زندگی من است، برکت عبادت، تهجد، شب زنده داری، تلاوت آیات نورانی. با همین زبان دعا که به من داده ای و آموخته ای، راز هستی ام را جستجو می کنم، از کجا آمده ام، به کجا می روم و آمدنم بهر چه بود ... و این از برکات این ماه است که معرفت آموزی در واژه واژه دعای ابوحمزه، بر جان تشنه و عطش زاده وجود من خانه می کند.



گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org



خدایا! رمضان باغ پرطراوت دعا بر شاخسار نیایش و بهشت پربرکت من است، تو توفیق را رفیق راهم کن تا از جویبار زلال رمضان سیراب شوم، راهم را به سمت و سوی خیرات در این ماه هموار کن. مرا از قبول نیکی ها محروم نکن، می خواهم مرد میدان فتوت و جوانمردی باشم، در دستگیری از مستمندان، کمک به محرومان، عیادت از بیماران، صله رحم خویشان و نزدیکان، یتیم نوازی کودکان و کمک به درماندگان ...



گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org



خدایا! در این روز به من توفیقی عطا کن تا به مولا و مقتدای خود تاسی کنم و در راه عدل و انصاف گام بردارم، همان راه شهید رمضان، حضرت علی علیه السلام.



گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


Imam Ali   [WwW.RhinoStudio.Blogfa.CoM].jpg



ناله کن ای دل به عزای علی

گریه کن ای دیده برای علی

کعبه ز کف داده چو مولود خویش

گشته سیه پوش عزای علی

عمر علی، عمره مقبوله بود

هر قدمش سعی و صفای علی

دیده زمزم، که پر از اشگ شد

 یاد کند، زمزمه های علی

تیغ شهادت سر او را شکافت

کوفه بود، کوه منای علی

عالم امکان شده پر غلغله

 چون شده خاموش صدای علی

نیست هم آغوش صبا بعد از این

پیک ظفر بخش لوای علی

منبر و محراب کشد انتظار  

تا که زند بوسه به پای علی

ماه دگر در دل شب نشنود

صوت مناجات و دعای علی

آه که محروم شد امشب دگر

چشم یتیمان ز لقای علی

مانده تهی سفره بیچارگان

 منتظر نان و غذای علی

وای امیر دو سرا کشته شد

خانه غم گشته، سرای علی

پیش حسین و حسن و زینبین

خون چکد از فرق همای علی

خواهی اگر ملک دو عالم حسان

 از دل و جان باش گدای علی


ali.jpg


به شهر کوفه در محراب طاعت

علی شد کشته در حال عبادت

ز پـور ملجم مر دود کافر

بخون شد  وطه ور ساقی کوثر

---

اَللهُمّ الْعَن قتَلهَ اَمیرالمؤمنین

----

بیا ای دوست تا باهم بسوزیم

چو شمع محفل ماتم بسوزیم

من و تو سوگوار یک عزیزیم

بیا تا هردو در یک غم بسوزیم

بیا چون شمع و چون پروانه باشیم

به گرد هم بررای هم بسوزیم

بیا با محرمان دمساز گردیم

چرا از طعن نامحرم بسوزیم

چو می خواهی در ان عالم نسوزی

همان بهتر در این عالم بسوزیم

به خورشید محبت ره توان برد

اگر یک صبح چون شبنم بسوزیم

چو می باید بسوزد سینه بگذار

بیاد عترت خاتم بسوزیم

کمال سوختن عشق علی است

مبادادر عزایش کم بسوزیم

نسوزد آفتاب حشر مارا

اگر از داغ او یکدم بسوزیم

(محمد)باز از سوز جگر گفت

بیا ای دوست تا باهم بسوزیم





http://emamreza.org/pic/1282921569_.jpg


فرق مولا شکافته شده ...

http://t2.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcQC6AbQLl4xENTFjUNEQYCmawYgK7O8E29b5z0Ry5AYHrrIV5ktFw


1529.jpg

 

فرق مولا شکافته شده ... پایه های هدایت در هم شکسته شده ... فریاد جبرئیل بلند است ... قتل علی المرتضی...خنجرهایی که هر صبح و شام بر قلبتان می‌زدند ، آنقدر پیشانیتان را چروک کرده بود که تنها شمشیر ابن ملجم می‌توانست آنها را از هم باز کند! وای بر ما که شما سالها انتظار آن لحظه را می‌کشیدید ...ای کاش می‌شد یک بار دیگر، دستتان را روی سرم بکشید.

                                                                        ای کاش کاسه شیر مرا هم بگیرید ... پدر، مرو ...

این است آنچه علی(ع) به آن وصیت کرد

115412746646641205422119527451268688.jpg


شما را به خدا، شما را به خدا، در جهاد با اموالتان و جانهایتان و زبانهایتان چرا که دو نفر جهاد می‏کنند: پیشوای هدایت کننده‏ای یا مطیعی از او که به هدایتش پیروی کند.
کلام امیر مومنان علی بن ابی طالب(علیه السلام)چیزی نیست که بتوان بر آن مقدمه نوشت و پیشی گرفت؛ تنها به رسم معرفی سطوری که در ادامه می‌آید، می گوییم که آنچه در ادامه می‌خوانید وصیت نامه مولای متقیان به فرزندش حسن مجتبی(علیه السلام) و باقی اهلبیت اش و هر که وصیت نامه اش را  دریافت نمود، بیش از این از دایره ادب خارج نخواهیم شد.
****
«بسم اللّه الرحمن الرحیم هذا ما أوصی به علی بن ابی طالب أوصی انّه یشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له، و ان محمداً عبده و رسوله، أرسله بالهدی و دین الحقّ لیظهره علی الدین کلّه و لوکره المشرکون، صلّی الله علیه و آله، ثمّ انّ صلاتی و نسکی و محیای و مماتی لله ربّ العالمین، لا شریک له و بذلک امرت و انا من المسلمین.»

ثم انّی اوصیک یا حسن و جمیع اهل بیتی و ولدی و من بلغه کتابی بتقوی الله ربّکم، و لا تموتنّ الّا و انتم مسلمون، و اعتصموا بحبل اللّه جمیعاً و لا تفرّقوا فانّی سمعت رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله یقول: صلاح ذات البین افضل من عامة الصلاة و الصیام و ان المبیرة الحالقة للدّین فساد ذات البین، و لا قوة الّا باللّه العلیّ العظیم، انظروا ذوی ارحامکم فصلوهم یهوّن اللّه علیکم الحساب.

اللّه اللّه فی الایتام فلا تغیّروا افواههم، و لا تضیّعوا بحضرتکم، فقد سمعت رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله یقول: «من عال یتیماً حتّی یستغنی اوجب اللّه عزّوجل له بذلک الجنّة، کما اوجب اللّه لآکل مال الیتیم النار».

اللّه اللّه فی القرآن، فلا یسبقکم الی العمل به احد غیرکم.

اللّه اللّه فی جیرانکم، فانّ النبیّ صلی الله علیه و آله اوصی بهم، و مازال رسول الله صلی الله علیه و آله یوصی بهم حتّی ظننا انّه سیورثهم.

اللّه اللّه فی بیت ربّکم، فلا یخلومنکم ما بقیتم، فانّه ان ترک لم تناظروا و ادنی ما یرجع به من امّه ان یغفرله ما سلف.

اللّه اللّه فی الصلاة فانّها خیر العمل و انّها عمود دینکم

اللّه اللّه فی الزکاة فانّها تطفی، غضب ربّکم.

اللّه اللّه فی شهر رمضان فانّ صیامه جنّة من النار.

اللّه اللّه فی الفقراء و المساکین فشارکوهم فی معائشکم.

اللّه اللّه فی الجهاد بأموالکم و انفسکم و السنتکم، فانّما یجاهد رجلان: امام هدیً او مطیع له مقتد بهداه.

اللّه اللّه فی ذریّة نبیّکم فلا یظلمنّ بحضرتکم و بین ظهرانیّکم و انتم تقدرون علی الدفع عنهم.

اللّه اللّه فی اصحاب نبیّکم الّذین لم یحدثوا حدثاً ولم یؤوا محدثاً، فانّ رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله اوصی بهم و لعن المحدث منهم و من غیرهم و المؤوی للمحدث.

اللّه اللّه فی النساء و فیما ملکت ایمانکم، فانّ آخرما تکلّم به نبیّکم صلی اللّه علیه و آله ان قال: «اوصیکم بالضّعیفین: النساء و ما ملکت ایمانکم».

الصلاة الصلاة، الصلاة، لا تخافوا فی اللّه لومة لائم، یکفیکم اللّه من آذاکم و (من) بغی علیکم، قولواللنّاس حسناً کما امرکم اللّه عزّوجل، و لا تترکوا الامر بالمعروف والنهی عن المنکر فیولّی اللّه امرکم شرارکم، ثمّ تدعون فلا یستجاب لکم علیهم، و علیکم یا بنیّ بالتّواصل و التباذل و التّبار، و ایّاکم و التقاطع و التدابر و التفرّق، و تعاونوا علی البرّ و التقوی و لا تعاونوا علی الاثم و العدوان واتّقوا اللّه انّ اللّه شدید العقاب، حفظکم اللّه من اهل بیت و حفظ فیکم نبیّکم استودعکم اللّه و اقرأ علیکم السلام و رحمة‏اللّه».


این است آنچه علی بن ابی طالب به آن وصیت کرد. وصیّت کرد و شهادت داد به اینکه خدائی جز اللّه نیست و او است یکتا و انبازی ندارد و اینکه محمد بنده و فرستاده او است که با هدایت و آئین حق او را فرستاد تا دینش را بر تمام آئین‏ها برتری بخشد وهر چند مشرکان را خوش نیاید، درود خداوند بر او و اهل بیتش باد. و همانا نمازم و عبادتم و زندگی و مرگم برای خداوند، پروردگار عالمیان است، که هیچ شریکی ندارد و به این مأمور شده‏ام و من از مسلمانانم.


سپس وصیت می‏کنم به تو ای حسن و به تمام خانواده و اهل بیت و فرزندانم و هر که وصیتنامه‏ام را دریافت نمود، به تقوای اللّه پروردگارتان و هرگز نمیرید جز اینکه مسلمان باشید و به ریسمان خداوند چنگ زنید و متفرّق نگردید زیرا از رسول خدا صلی اللّه علیه‏و آله شنیدم که فرمود:اصلاح ذات البین برتر از عموم نماز و روزه است و آن ویران کننده‏ای که دین را از بین می‏برد، فساد ذات البین است و آن نیروئی نیست جز با توکّل بر خدای والا و عظیم. پس به خویشاوندانت برسید، و با آنها مهربانی کنید تا خداوند حساب را بر شما آسان گرداند.


شما را به خدا، شما را به خدا در ایتام، پس آنان را گرسنه نگذارید و نیازمند سؤال از خودتان ننمائید و آنها را کوچک مشمارید که از پیامبر اکرم صلی اللّه علیه و آله شنیدم فرمود:هر که یتیمی را متکفّل شود یا بی نیاز گرداند خدای عزّوجل بهشت را بر او واجب گرداند همچنانکه بر کسی که اموال یتیمی را بخورد، دوزخ واجب گردانیده است.


شما را به خدا، شما را به خدا در قرآن، پس نگذارید دیگران، در عمل به آن، بر شما پیشی گیرند.


شما را به خدا، شما را به خدا، در همسایگانتان، زیرا پیامبر صلی الله علیه و آله به آنها سفارش کرد و آنقدر سفارش کرد که پنداشتم ارث می‏برند.

شما را به خدا، شما را به خدا در خانه خدایتان(مساجد) پس تا بودید آن را خالی نگذارید چرا که اگر رهایش کردید (و به آن رفت و آمد ننمودید) در عذاب مهلت داده نمی‏شوید و کمترین چیزی که برای یک نفر باشد که وارد مسجد می‏شود این است که در بازگشت، گناهان گذشته‏اش مورد بخشش قرار گیرد.


شما را به خدا، شما را به خدا، در نماز زیرا آن بهترین عمل است و آن ستون دینتان است.


شما را به خدا، شما را به خدا، در زکات که آن خشم پروردگارتان را فرو می‏نشاند.


شما را به خدا، شما را به خدا، در ماه رمضان زیرا روزه‌‏اش سپری است از آتش دوزخ.


شما را به خدا، شما را به خدا در فقرا و مستمندان، پس آنها را شریک زندگی خود قرار دهید.


شما را به خدا، شما را به خدا، در جهاد با اموالتان و جانهایتان و زبانهایتان چرا که دو نفر جهاد می‏کنند: پیشوای هدایت کننده‏ای یا مطیعی از او که به هدایتش پیروی کند.


شما را به خدا، شما را به خدا، در ذراری و فرزندان پیامبرتان پس مبادا در حضور شما یا پشت سرتان مورد تجاوز و ستم قرار گیرند و شما بتوانید، ستم را از آنان دفع کنید.


شما را به خدا، شما را به خدا، در اصحاب پیامبرتان، آنان که پس از او، بدعتی را ایجاد نکرده و امر منکری را انجام ندادند و بدعتگزاری را پناه ندادند زیرا رسول خدا صلّی الله علیه و آله به آنها سفارش کرد و بدعتگزاران از آنها را لعن و نفرین نمود و همچنین آنان که بدعتگزاران در دین را پناه دادند نیز مورد لعنت قرار داد.


شما را به خدا، شما را به خدا، در زنان و در بردگانتان، زیرا آخرین سخن پیامبرتان این بود که فرمود: «شما را به دو گروه ناتوان و ضعیف، زنها و بردگان، سفارش می‏کنم».


هان! نماز، نماز، نماز را بپادارید. در راه خدا از سرزنش هیچ سرزنش کننده‏ای نهر اسید، خداوند کفایت می‏کند شما را از کسی که به شما آزار رسانده یا بر شما ظلمی روا داشته است.


با زبان خوش با مردم سخن بگوئید همچنان که خدایتان به شما امر کرده است. امر به معروف و نهی از منکر را فراموش نکنید تا خداوند بدان شما را بر شما مسلّط ننماید، پس هر چه دعا کنید مستجاب نشود.

فرزندانم، بر شما باد به خوشرفتاری، مهربانی و کمک به یکدیگر و زنهار از بدرفتاری و پشت به یکدیگر کردن و از هم متفرق شدن. و در برّ و تقوی با همدیگر کمک کنید و در گناه و ظلم با کسی همدست نشوید و تقوای الهی داشته باشید که همانا عذاب خداوند بسی سخت و شدید است.


خداوند شما اهل بیتم را حفظ کند و مردم را وادارد که حرمت پیامبرش را در شما نگهدارند. شما را به خدا می‏سپارم و برای شما درود خدا و رحمتش را خواستارم.

سجاده گشته رنگین


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

محراب کوفه امشب در موج خون نشسته
یا عرش کبریا را سقف و ستون شکسته

سجاده گشته رنگین از خون سرور دین
یا خاتم النبیین، یا خاتم النبیین

از تیغ کینه امشب فرقی دو نیم گردید
رفت آن یتیم پرور، عالم یتیم گردید

دیگر نوای تکبیر از کوفه بر نیامد
نان آور یتیمان دیگر ز در نیامد

غمخوار دردمندان امشب شهید گردید
امشب جهان ز فیض حق ناامید گردید

تنها نه خون به محراب از فرق مرتضی ریخت
امشب شرنگ بیداد در کام مجتبی ریخت

امشب به کوفه بذر کفر و ضلال کِشتند
مرغان کربلا را امشب به خون کشیدند

تیغ نفاق امشب بر فرق وحدت آمد
امشب به نام سجاد خط اسارت آمد

امشب به محو خادم، خائن دلیر گردید
آری برادر امشب زینب اسیر گردید

باب عدالت امشب مسدود شد بر انسان
امشب بنای وحدت در کوفه گشت ویران

امشب جهان ز فیض حق ناامید گردید
امشب بنام قرآن، قرآن شهید گردید

سجاده گشته رنگین از خون سرور دین
یا خاتم النبیین، یا خاتم النبیین


شعر از : حمید سبزواری




گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org
برای علی (ع) و مظلومیتشگروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

این کوچه ها مهتاب بارانند، با تو
آرامش ماقبل طوفانند، با تو

از "حمد" تا "والناس" را مرغان شبخوان
در چارده تحریر می خوانند، با تو

"انا الیه راجعون" می ریزد از شب
آیات رحمان رو به پایانند، با تو

این قوم خواب آلود، غیر از نارفیقی
رفتار و کرداری نمی دانند، با تو

شرح غدیر و شام هجرت یادشان رفت
هرچه محمد(ص) نهی کرد، آنند با تو

در چلچراغ شام نه، در شمع کوفه
عدل و مروت با تو تابانند، با تو

حالا که داری می روی مسجد، ملائک
"فزت و رب الکعبه" می خوانند، با تو

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

رابطه شب قدر با حجت زمان و امام عصر (عج)

 


 

از حضرت امام باقر (علیه السلام) نقل شده که وقتی از حضرتش پرسیدند: آیا شما میدانید که لیلة القدر کدام شب است؟ حضرت فرمودند: چگونه ندانیم، و حال آن که در شب قدر فرشتگان بر گرد ما طواف می کنند.

 

خداوند متعال در چهارمین آیه سوره مبارکه قدر می فرماید: تنزّل الملائکة و الرّوح فیها بإذن ربهّم من کلّ أمرٍ. فرشتگان و روح، در آن شب به دستور پروردگارشان با هر فرمانی (برای تقدیر هرکاری) فرود آیند.

 

فعل مضارع «تنّزل» دلالت بر تکرار و بقاء «لیلةالقدر» دارد، و در آیات سوم و چهارم سوره دخان نیز:

 

فیها یفرَق کلّ أمرٍ حکیم.1 در آن شب، هر فرمانی، برحسب حکمت صادر میشود.

 

دلالت بر تجدد و دوام دارد. زیرا هیأت نحوی باب «تفعّل» اگر دلالت بر پذیرش یا تکلف یا هر دو مینماید. ظاهر این فعلها، خبر از تفریق و تنزل امر در لیلةالقدرهای آینده می دهد.

 

این امر که در زمان رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به آن حضرت نازل می شده است، در هر شب قدر، باید بر کسی نازل و تبیین و تحکیم یا کشف شود که به افق نبوت نزدیک و پیوسته باشد.

 

قبول اصل وصایت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) و امامت، ناشی از این معنی و مبتنی بر همین اساس است.

 

هنگامی که کسی قرآن را به عنوان کلام خدا پذیرفت به این معنی که همه سورهها و آیات آن را پذیرفته است و یک مسلمان واقعی هم کسی است که تسلیم همه آیات قرآن باشد، پس هر مسلمانی الزاماً باید سوره قدر، و از آن سوره شب قدر، و استمرار آن را تا قیامت بپذیرد و لازمه پذیرفتن آن، آیه (تنزّل الملائکة...) که هر فرد با ایمانی ناگزیر از قبول آن است، این است که بپذیرد که در شب قدر فرشتهها و روح از جانب پروردگار با هر امری فرود میآیند و این امر یک متولی و ولی میخواهد که متولی و ولی آن امر باشد. اینکه خداوند در آیات سوم و چهارم سوره دخان می فرماید:

 

در آن شب هر فرمانی، برحسب حکمت صادر می شود؛ فرمانی از جانب ما، و ما همواره فرستنده آن بودهایم.

 

دلالت بر تکرار و تجدید فرق و ارسال در آن شب دارد و به این معنا که آن شب، فرشتگان و روح، در هر سال، دائماً نازل میشوند؛ پس باید به طور مدام شخصی به عنوان «ولی» این امر باشد که به سوی او نازل و ارسال گردند که او همان ولی جهان و جهانیان خواهد بود؛ و هم اوست که اطاعتش بر همگان واجب است.

 

به همین سبب، هر کس ادعا کرد که من ولی امر هستم، باید ثابت کند که این امر توسط فرشتگان و رو ح بر او نازل شده و میشوند، و چون هیچ کس جز پیامبر و اوصیاء معصومینش (علیهم السلام) نمیتوانند مدعی این امر باشند و اساساً هم نیستند، باید از اوصیاء و پیامبر همواره کسی باشد که در شب قدر توسط روح و فرشتگان از جانب یزدان هر امری بر او نازل شود.

 


ادامه مطلب ...