روزه داری


  حضرت امام صادق علیه السلام 
فرمودند: «هر گاه روزه هستی باید گوش، چشم، مو، پوست و جمیع اعضاى بدن از محرمات و حتی مکروهات پرهیز کند. روزه تنها پرهیز از خوردن و آشامیدن نیست، بلکه باید زبان خود را از دروغ نگاه دارید و دیده‏ هاى خود را از حرام‏ بپوشانید.»



از دیگر فرمایشات امام در ماه مبارک
با یکدیگر نزاع نکنید و حسد مبرید و غیبت مکنید و مجادله مکنید و سوگند دروغ مخورید؛ حتیسوگند راست نیز مخورید، دشنام مدهید، فحش مگویید و ستم و بی‌خردى نکنید و دلتنگ مشوید و از یاد خدا و نماز غافل نگردید و از آنچه نباید گفت، خاموش باشید و صبر کنید، راستگو باشید و از اهل شر دورى کنید، از گفتار بد و دروغ و افتراء و خصومت کردن با مردم و گمان بد بردن و غیبت کردن و سخن‏چینى کردن اجتناب کنید و خود را مشرف به آخرت بدانید و منتظر فرج و ظهور قائم آل محمد علیه السلام باشید و آرزومند ثواب‌هاى آخرت باشید و توشه اعمال صالحه براى سفر آخرت بردارید.

ویژگی‌های دیگر روزه‌داران
آرام باشید و مانند بنده ای که از آقای خود می‌ترسد با خضوع و خشوع و دل‌شکستگی او را بخوانید. از عذاب خدا بترسید و به رحمت او امیدوار باشید.

دل خود را از عیب‌ها و باطن خود را از حیله ها و مکرها پاکیزه کن و بدن خود را از کثافات ظاهری پاک نما.

ولایت خود را خالص کن و از آنچه خدا از آن نهی کرده بپرهیز. دل و جسم خود را برای محبت و یاد او فارغ گردان.

اگر آنچه را که گفتم رعایت کردی آنچه که شایسته روزه داری است را به جا آوردی، فرموده خدا را اطاعت کرده‌ای، ولی اگر از آنها کم بگذاری از فضل و ثواب روزه تو به همان اندازه کم می شود.

سفارش پیامبر به زنی که ماه روزه دشنام داد

پدرم فرمود که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم شنیدند، زنی در ماه مبارک رمضان کنیز خود را دشنام داد، آن حضرت طعامی طلبیدند و به آن زن گفتند که آن طعام را بخور. آن زن عرض کرد یا رسول الله من روزه ام؛ حضرت فرمودند: «چگونه روزه ای که کنیز خود را دشنام می گویی؟ روزه گرفتن، تنها پرهیز از خوردن و آشامیدن نیست، بلکه خداوند روزه را حجابی از کارهای ناشایست و کردار زشت قرار داده است. چه کم هستند کسانی که روزه دار هستند و چه بسیار هستند کسانی که از روزه گرفتن تنها گرسنگی می کشند.»



http://www.lahoof.ir/persian/media/ramazan.jpg

در قاب عمرم انتظاری کهنه می رقصید  /تصویرهای تازه بر این قاب پاشیدم

امشب تمام آنچه می بایست، من کردم /باید بیایی! کوچه ها را آب پاشیدم


Click the image to open in full size.


موعود خدا مرد خطر می خواهد           آری سفر عشق جگر می خواهد

ای جمعیت میلیونی عصر ظهور            او سیصد و سیزده نفر می خواهد!!


**********************************


جهان در حسرت آیینه مانده ست
گرفتار غمی دیرینه مانده ست
شب سردی ست بی تو بودن ما
بگو تا صبح چند آدینه مانده ست؟

***************************

مژده ای دل

مژده ای دل که شب نیمه شعبان آمد

بر تن مرده و بی جان جهان جان آمد

امام زمان (عج)

بانگ تکبیر نگردرهمه عالم بر پاست

همه گویند مگر جلوه یزدان آمد

اززمین نوربه بالا رود امشب زیرا

نور خورشید امامت همه تابان آمد

قائم آل محمد (عج)گل گلزار رسول

حجه بن الحسن (عج)آن مظهر ایمان آمد



عشق آغاز شد و...

امام زمان (عج)

عشق آغاز شد و پنجره‌ها باز شدند

اختران از نَفسِ سرد شب آغاز شدند

کلماتی که در اعماقِ زمین پنهان بود

زیر بارانِ بهاری همه ابراز شدند

عشق آهنگِ پدید آمدنی دیگر داشت

صبح دم، حنجره‌ها غرق در آواز شدند

آسمان چتر مَحبّت به سر خاک کشید

یک افق چلچله آماده‌ی پرواز شدند

عده‌ای سنگ شدند و به زمین پیوستند

عده‌ای با نَفسِ آینه دم ساز شدند

عاشقانی که پُر از شوقِ شکُفتن بودند

محو آفاقِ نمایان شده‌ی راز... شدند



****************************

گل ظهور

غم فراق تو دل را اگرچه سنگین است

فدای آن غم تلخت, چقدر شیرین است!

اگر چه نیست جفا، کار تو, نمی‌دانم

چرا مرام تو در ذره پروری این است؟

امام زمان (عج)

دلم ز دوری‌ات ای گل به سینه‌ام پژمرد

نوای بلبل طبعم ز غصه غمگین است

بیا بیا که ز یمن تو باغ می‌خندد

در انتظار رُخت, بی‌قرار نسرین است

بیا بیا که حضورت به گلشن دل‌ها

برای زخم گل داغدیده تسکین است

گل ظهور تو کی برگ و بار خواهد داد؟

در انتظار فرج خوشه‌های پروین است

بیا که فتنه به آفاق می‌کند بیداد

ببین که باد مخالف به پرچم دین است

همیشه منتظرت روی جاده می‌مانم

نگاه باور دل امتداد پرچین است

 



کاش این جمعه بگوییم







انتظار


شکست قامتم از انتظار مهدی جان 

به دل نمانده شکیب و قرار مهدی جان

ز بس که دیده به راهت نشسته ام شب و روز 

گرفته پرده چشمم غبار مهدی جان

مگر نه وعده وصلم دو روزه میدادی

شمار روز گذشت از هزار مهدی جان

نیامدی که ببینی چه می کشم بی تو 

جدائیت زده بر دل شرار مهدی جان

اگر چه درد فراقت ز پا فکنده مرا 

ولایت تو بود پایدار مهدی جان

بهار گمشده من اگر که باز آیی 

دوباره می رسد از ره بهار مهدی جان

بیا که با نفس گرم عافیت خیزت 

بنفشه میدمد از هر کنار مهدی جان

اگر که شکوه کند "مصلحی" ز هجرانت
 
برون شد از کف دل اختیار مهدی جان


        اللهم عجل لولیک الفرج

.:: تا جمعه ظهور ::.



--------------------------------------------------------------------------------------





دلم گرفته خدایا در انتظار فرج

دو دیده ام شده دریا در انتظار فرج

هنوز می رسد از کوچه های شهر حجاز

صدای گریه زهرا در انتظار فرج

هنوز در همه عالم میان دشمن و دوست

علی است بی کس و تنها در انتظار فرج

هنوز می رسد از چاه های کوفه به گوش

صدای ناله مولا در انتظار فرج

هنوز ناله کشد از جگر امام حسن

گشوده دست دعا را در انتظار فرج

هنوز پرچم سرخ حسین منتظر است

گشوده چشم به صحرا در انتظار فرج

هنوز می رسد آوای دلربای حسین

ز نوک نیزه اعدا در انتظار فرج

هنوز تشنه لبان اشکشان بود جاری

کنار کشته سقا در انتظار فرج

هنوز خون شهیدان کربلا جاری است

ز چشم زینب کبرا در انتظار فرج

هنوز ناله "میثم" رسد به گوش که هست

چو چشم فاطمه ، دنیا در انتظار فرج



****************************


کی شود در ندبه های جمعه پیدایت کنم
گوشه ای تنها نشینم تا تماشایت کنم
مینویسم روی هر گل نام زیبای تو را...
تا که شاید این شب جمعه ملاقاتت کنم
هر سحر با یاد تو ، در گریه ام میخوانمت
تا به کی از سوز دل ناله ز هجرانت کنم
چشمهای خسته ام بارد ز هجرانت عزیز
آنقدر بارم ز دیده تا که پیدایت کنم
هر دم از نو می شمارم عقده های خویش را
تا به کی از پشت در آهسته نجوایت کنم   
بیقرارم مهدیا از بهـــــر دیدار رخت
تا به کی از مادرت زهرا (س) تمنایت کنم

کسی می‌آید............

کسی می‌آید

کسی می آید از یک راه دور آهسته آهسته

شبی هم می کند زینجا عبور آهسته آهسته

غبار غربت از رخسار غمگین دور می سازد

و ما را می کند غرق سرور آهسته آهسته

امام زمان (عج)

دل دریایی ما را به دریا می برد روزی

به سان ماهی از جام بلور آهسته آهسته

ازین رخوت رهایی می دهد جانهای محزون را

درونها می شود پر شوق و شور آهسته آهسته

نسیم وحشت پاییز را قدری تحمل کن

بهار آید اگر باشی صبور آهسته آهسته

کسی می آید و می گیرد احساس خدایی را

ز انسانهای سرشار از غرور آهسته آهسته

فنا می گردد این تاریکی و محنت ز دنیامان

ز هر سو می دمد صدگونه نور آهسته آهسته

به سر می‌آید این دوران تلخ انتظار آخر

و ناجی می کند اینجا ظهور آهسته آهسته

ز الطاف خداوندی حضورش را تمنا کن

که او مردانه می یابد حضور آهسته آهسته

تیتر روزنامه ها در فردای ظهور چیست؟

 

تیتر روزنامه ها در فردای ظهور چیست؟

 

 

 

مهمترین خبری که همه در انتظار شنیدن آن به سر می برند ظهور منجی است به نظر شما روزنامه ها در

فردای ظهور چه تیتری خواهند زد؟

 

بهترین تیترها به صورت مطلبی مجزا با نام خودتان در سایت نمایش داده می شود و امکان بازدید حضوری از سایت تبیان برای برگزیدگان فراهم خواهد شد.

 

 

 

نمونه تیتر:

 

 

انتظار به سر آمد

 

جشن ظهور در مهدیه تهران

 

نماز جماعت مغرب به امامت امام زمان(ع)

 

 تیترهای بعدی با شما.................................

عهد من با مهربانترین پدر

امام زمان (عج)

امام معصوم علیه السلام از همه امور هستی با خبر است و به همه هستی احاطه دارد. در روایات آمده که نامه اعمال مردم را در هر هفته، ماه و سال به دست امام آن عصر می دهند و ایشان از اعمال ما با خبر می شوند. در روایات دیگری ذکر شده که در این عصر نامه اعمال ما را در روزهای دوشنبه و جمعه هر هفته به خدمت امام زمان(عج) می دهند. و ایشان با دیدن اعمال خیر و نیک ما خوشحال می شوند و با دیدن اعمال شر و گناه ما غمگین می شوند.

آقا جان از گناهانم شرمنده ام! از این که باعث ناراحتی شما می شوم شرمسارم! از این که خود را محب شما می دانم ولی رفتارم شبیه شما نیست خجالت زده ام! آقا یاری ام کن تا دست از گناه بشویم و موجب رضایت شما شوم.

هیچوقت به این موضوع فکر کرده اید که در کدامین دسته بندی قرار دارید؟ نامه اعمال شما باعث ناراحتی امام زمان علیه السلام می شود و یا باعث خشنودی ایشان؟ براستی چه چیز از این بالاتر که با اعمال خود باعث خشنودی امام عصرمان شویم؟!

آقا جان از گناهانم شرمنده ام! از این که باعث ناراحتی شما می شوم شرمسارم! از این که خود را محب شما می دانم ولی رفتارم شبیه شما نیست خجالت زده ام! آقا یاری ام کن تا دست از گناه بشویم و موجب رضایت شما شوم

همه ما نقاط ضعف و گناهانی داریم که قطعا باعث دلگیری اماممان می شود. برخی زبانشان به غیبت آغشته می شود و عده ای زبان به دروغ می گشایند، آن دیگری مال حرام می خورد و حق دیگران را ضایع می کند.آن یکی تهمت می زند و هتک آبرو می کند. خلاصه هر کس به گناه یا گناهانی مبتلا می باشد.

بیاییم در این روزهای عزیز که ایام ولادت امام عصر(عج) و شادی اهل بیت می باشد با اماممان عهدی ببندیم از سر صدق و راستی که دیگر گرد آن گناهان نرویم و موجب رضایت خدا و اهل بیت و خاصه امام زمان (علیهم السلام) باشیم.

 

عهد شما دوستداران و عاشقان امام زمان(عج) با امام چیست؟ عهد خود را در ذیل این صفحه مکتوب نمایید.

 

هر جمعه غروب دل خراب است !

هر جمعه غروب دل خراب است !

امام زمان (عج)

ز هر کسی که گرفتم سراغ خانه تو ز من گرفت نشان از تو و نشانه تو

دلم به حال دلم سوخت بس که هر شب و روز گرفت این دل غرق به خون بهانه ی تو

فردا را چگونه می توان دید

فردایی که امروزش همه در غوغا است

فردایی که امروزش را از عمق افکار خسته مردم می بینم

کجاست یک دل آرام

کجاست آرزوهای آرزو نشده

کجاست امیدی که باز سوی امیدوارش باز گردد

نمی دانم دلم را دست کدامین فکر بسپارم

امام زمان (عج)

نمی دانم اشکم را برای که بریزم

نمی دانم سوز عشق را از که باید بیاموزم

کاش میشد در بن بست سکوت خانه ای از فکر نساخت

کاش میشد عشق را در خاکستر یاد ها نگاه داشت

کاش میشد اشک را در جویبار احساس نریخت

چرا این مردم دل هاشان را با اب سیاه افکار دیگران می شویند

چرا این مردم عطش بودن را در انتظار دیدار یار سیراب نمی کنند

چشمانم از خیره شدن بر صفحات خالی ذهنم خسته شده

نمی دانم چرا هر چه در بیراهه های تنهاییم پرسه میزنم خانه تنهایی هایم را نمی یابم

کاش می آمدی و من را از حصار سخت دو دلی نجات میدادی

فردا روز توست

روز شنیدن بوی نرگس

روز دیدن خال گونه ات

روز انتظار

روز تقدیم اشکها بر زیر پایت

روز شکستن دیوار دوری هفت روز

مرا دریاب

می دانی چه هستم

می دانی چه باید باشم

می دانی چه می خواهم باشم

دستم را بلند کرده از تو مدد می خواهم

امام زمان (عج)

تا یک دل آرام را ,

تا آرزوی بازگشتت را ,

تا امید به انتظارت را

از تو طلب کنم

می خواهم بدانم

چگونه دلم را به دست افکار تو ,

اشکم را در دامان تو ,

سوز عشق را برای تو داشته باشم

دیگر نمی گویم کاش میشد

میگویم از تو می خواهم که خانه ای را که در بن بست سکوت ساخته ام ویران سازی

میگویم از تو می خواهم که عشق به خودت را همچون داغی آتش در سینه ام نگاه داری

میگویم از تو می خواهم که اشک هایم را در جویبار انتظارت بریزم

با او حرف زدم

صدایم را از میان انبوه درد های عاشقانش شنید

من می سوزم

جوابش را نمی شنوم

دفتر افکارم سفید است

اما

او برایم نوشته است

با رنگ سفید

می خواهد من خود بیابم

می دانم نوشته است که فریاد سکوتش بلند است

آری

باید بشنوم

می دانم که سبکی هوای درونم از گرد و غبار قدمهایش بر روی ذهن پریشانم است

می دانم که آرامش دریای قلبم از آرامش آبیه نگاهش است

منتظر آمدنم است پس منتظر آمدنش می مانم

با عشق به او ,

با مدد از او

و با توکل از خدای او

زیر باران ...

امام زمان (ع)

بی تو نشستم در خیابان زیر باران

گویی که مجنون در بیابان زیر باران

افتاده نان خشکی از منقار زاغی

گنجشک خیسی می خورد نان زیر باران

هر کس به قدر روزی خود سهم دارد

سهم من از تو: چشم گریان زیر باران

ای کاش می شد با تو ساعتها قدم زد

از راه آهن تا شمیران زیر باران(خیابان ولی عصر)

با طعنه عابرها سراغت را گرفتند

آخر چه می گفتم به آنان زیر باران؟

باور کن از تو دست شستن کار من نیست

عشق تو می گردد دو چندان زیر باران

وقتی دعا در زیر باران مستجاب است

دیگر چه کاری بهتر از آن زیر باران

پروردگارا در غیاب حضرت عشق

رعدی بزن ما را بسوزان زیر باران

جهان تو را می‌خواهد ...

امام زمان (عج)

جهان در تپش آمدنت به لرزه در آمده است.

بادها پراکنده در هر سو، ستم‌باره‌های خویش را بر دوش می‌کشند.

اهل زمین، ثانیه شمارها را مرتب نگاه می‌کنند.

یک منجی، فقط یک منجی است که می‌تواند آنها را از درد و رنج و غم خلاصی بخشد.

درختان گیسوان پریشان خویش را فصل به فصل به دست زمان می‌سپارند تا زردی و سرمای زندگی را به ساعت سرسبزی جوانه‌هایشان برساند.

دل‌ها در غربت خاک، غریبه و تنها جان می‌دهند.

ماهیان قلب‌ها، خشک‌سالی محبت و مهربانی را تاب نمی‌آورند.

چشم‌ها چشمه‌های خشکی شده‌اند که کمتر به اشک شوق می‌اندیشند که گریه‌های فراق، آنان را امان نمی‌دهد.

تشنگی بر اعماق و ریشه این دیار نفوذ کرده و تندیس‌ها تاب ایستادن را بیش از این ندارند.

کشتی‌های عدالت و انصاف در هیاهوی بی‌امواج صدایشان به گِل نشسته‌اند و ناخدایان خدانشناس، هنوز در ادعای حق‌طلبی خویشند.

هر روز که عرش از صدای ضجه ستم‌دیدگان به لرزه درمی‌آید، زمین، چهار ستونش فرو می‌ریزد.

لرزش بر اندام آدمیان افتاده.

قدم‌هایشان سست شده، ایستاده‌اند؛ اما غبارهایی را می‌مانند در هوا.

هستند؛ ولی گویی کسی جز خودشان نیست!

نیستند؛ ولی چنان در خویش حل شدند که گویی هستی، جز آنها نیست.

خندانند؛ ولی در اعماق روح خویش چیزی ندارند جز اشک و عذاب.

جاده‌های کشیده شده تا آن طرف انتظار. چشم‌های خیره شده به روبه‌رو ...‌.

گریانند؛ ولی نمی‌دانند بهانه این همه سختی و اشک چیست؟!

فضا، زمین، زمان، آسمان، دریا، انسان و هر آنچه در هستی است، در خلاءی عظیم غوطه‌ور است. همه چیز در حال غرق شدن است. همه چیز در حال از بین رفتن است.

همه چشم به نجات دهنده‌ای دوخته‌اند که دست‌های رها و خالی را بگیرد و از این فضای در حال سقوط نجات بخشد.

سخت است؛ سخت است هر روز چشم بگشایی و خورشید را ببینی که طلوع کرده، بی‌آنکه خبری از آمدن تو آورده باشد.

سخت است هر روز به سرخی غروب بکشانی و در تیرگی شب فرو روی، بی‌آنکه به آرامشش دست‌یابی.

سخت است تا آخر هفته روز شماری کنی و روز هفتم بلند شوی و باز هم هیچ کس را در آن سوی جاده نبینی.

امام زمان عج

سخت است پنجره را باز کنی و به دور دست‌ها خیره شوی و هیچ چیز جز چشم‌های منتظر کاج‌ها نبینی.

جاده‌های کشیده شده تا آن طرف انتظار. چشم‌های خیره شده به روبه‌رو ...‌.

پنجره‌های گشوده شده، فریادرسی را می‌خواهد که خواب ستم و بی‌عدالتی را بر آشوبد.

سواری را می‌خواهد که منتظرانش او را از پشت شیشه‌های به شوق آمده، ببینند.

جهان تو را می‌خواهد ...

اسیر ثانیه ها ...

رفیق حادثه هایی به رنگ تقدیری

اسیر ثانیه هایی شبیه زنجیری

در این رسانه ی دنیا میان برفک ها

نه مانده از تو صدایی، نه مانده تصویری

رسیده سن حضورت به سن نوح اما

شمار مردم کشتی نکرده تغییری

هزار هفته ی بی تو گذشته از عمرم

هزار سال پیاپی دچار تأخیری

شبیه کودک زاری شدم که در بازار ...

تو دست گمشده ها را مگر نمی گیری؟

روزی‌ تو ‌خواهی ‌آمد...

روزی‌ تو ‌خواهی ‌آمد...

امام زمان (عج)

نیمه شعبان، روز شکوهمندی برای شیعیان و البته برای تمام بشریتی است که عاشقانه آن روز بزرگ (ظهور آخرین منجی) را انتظار می‌کشند. همشهری جمعه در این شماره با پرداختن به این موضوع، در حد توان و وسع خود تلاش کرده است تا به ضرورت‌های انتظار بپردازد و دغدغه‌ها وآسیب‌های احتمالی را در این مسیر بازگو کند.

روزها را به امید آن که نگاهت فردا‌ بر پهنای آسمان درخشیدن گیرد به شب‌هایم گره می‌زنم و دست بر دعا انتظار فردایی را می‌کشم که از حریم امن خویش درآیی و دلدادگان دیرینه‌ات را با آب زلال مهربانی‌ات سیراب کنی.

هر شب که ماه بر آسمان می‌افتد‏، غمی دلگیرتر از همیشه تمام وجود عاشقانت را می‌گیرد و امید دیدنت باز حماسه شاعرانه می‌آفریند و شعر هجران به شعر انتظار تبدیل می‌شود و شاعر چشم‌هایت در لابلای ابیات ترک‌خورده‌اش به دنبال خودت می‌گردد.شاعران انتظار در غم هجرانت غزل‌ها را جامه امید می‌پوشند و الهه‌های شعرشان هر لحظه به امید وصالی بزرگ‏، در آسمان آبی دلدادگی به رقص درمی‌آیند.

راستی تو از طلوع کدامین خورشید جمعه سر بر خواهی آورد و از میانه کدامین آدینه دست مرا خواهی گرفت. من قرن‌هاست که انتظارت را می‌کشم. بی‌آن که دیده باشم‌ات، از تو خاطره‌ها دارم و بی آن که دست‌هایت را گرفته باشم‏، دست‌هایم بوی تو را می‌دهند. تو را نادیدن ما اگر غم نباشد‏ مرا نادیدنت تنها غمم هست.

حکایت من را از زبان تمام عاشقانی بپرس که با امید دیدارت راه دیار دیگر را در پیش گرفتند و‌ عاشقانه‌شان را به سوی سرزمین دیگری روانه کردند. این حکایت من و تمام آنهایی است که روز و شب را با نامت پیوند می‌زنیم و لحظه‌ها را می‌شماریم تا شاید به آدینه ‌موعود برسیم.

و بر این اساس در آرزوی حکومت مهدوی است. در این مسیر همواره ‌چالش‌های متعددی نیز وجود داشته و دارد و منتظران باید بیش از هر زمانی ‌به این چالش‌ها توجه داشته باشند. چالشی برای رسیدن به جامعه ایده‌آل. همین جامعه ایده‌آل معیارهای عینی و ملموسی دارد که آن را از دیگر جوامع ‌متمایز خواهد کرد

راه‌ها در تمام قرن‌ها به نام تو خود را در پهنه زمین می‌کشند و تا آنجا می‌روند تا نامی و نشانی از تو بیابند. تو نشانی تمام زخم‌های کهنه‌ای هستی که شیعه در تار و پود تاریخش ‌جا داده است. تو نشانی تمام لبخندهای فردای منی. راستی که ‌لبخند تو‏ ‌جاودانگی است و حیات دوباره‌ای که بشر را به سوی یک آرمانشهر رهنمون خواهد کرد. و من به آن آینده روشن دل بسته‌ام. آینده‌ای که همگان انتظارش را می‌کشند و آن را باور کرده‌اند.

دین من‏، ایمان من

تو در دین من و ایمان منی و در لابلای تمام نوشته‌های دینی‌ام به تو می‌رسم. تو آینده روشن منی و گذری در آموزه‌های ادیان و مکاتب الهی و بشری گویای آن است که عموم متفکران، نهایت تاریخ را روشن و زیبا می‌دانند.

امام زمان (عج)

ترسیم این افق در هر یک از مکاتب با دیگران متفاوت است و حداقل تفاوت اجمال و تفصیل آنها در بیان کیفیت این افق برین است؛ به این معنا که هرچه از مکاتب قدیمی به سوی ادیان متأخر پیش می‌رویم، تبیین‌ها دقیق‌تر و اشاره به امور جزیی بیشتر است و برعکس، هرچه به عقب برویم، با اشارات جزیی و پرابهام روبرو می‌شویم.

در این میان شاید هیچ آیینی به اندازه اسلام به شرح و توضیح این برهه زیبا و دلنشین نپرداخته است و در بین فرقه‌های اسلامی نیز گنجینه شیعه غنی‌ترین است. یک شیعه همواره خود را منتظر می‌داند و معتقد است مدینه فاضله بشری زمانی محقق خواهد شد که عناصر اصلی سعادت بشری از ‌عدالت، امنیت، رفاه، آزادی، رشد و پیشرفت علمی و تکنیکی، تعالی اخلاقی و معنوی و ... فراهم شود.

و بر این اساس در آرزوی حکومت مهدوی است. در این مسیر همواره ‌چالش‌های متعددی نیز وجود داشته و دارد و منتظران باید بیش از هر زمانی ‌به این چالش‌ها توجه داشته باشند. چالشی برای رسیدن به جامعه ایده‌آل. همین جامعه ایده‌آل معیارهای عینی و ملموسی دارد که آن را از دیگر جوامع ‌متمایز خواهد کرد.

مدت حکومت امام زمان(عج)


امام زمان (عج)

با توجه به اختلاف‌هایی که در زمینه مدت حکومت امام عصر(عج) در روایات وجود دارد، عده‌ای از عالمان و محدثان شیعه و سنی به توجیه این اختلاف‌ها و جمع میان روایات پرداخته‌اند، که در اینجا به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنیم:

علامه مجلسی(ره) در این زمینه می‌نویسد:

«اخبار متفاوتی که در زمینه مدت حکومت امام مهدی(عج) وارد شده است، برخی بر همه مدت فرمانروایی آن حضرت، برخی بر زمان استقرار دولت او، برخی بر سال‌ها و ماه‌هایی که در نزد ما وجود دارد و برخی هم بر سال‌ها و ماه‌های طولانی زمان ایشان حمل می‌شود».(1)

نویسنده کتاب «الشیعه و الرجعه» پس از نقل روایات مختلفی که در زمینه مدت حکومت امام مهدی(عج) وارد شده است، می‌نویسد:

«این اقوال در ظاهر متناقض هستند و به هیچ‌یک از آن‌ها نمی‌توان اعتماد کرد. بله، روایت هفت سال در احادیث سنیان و اخبار ما (شیعیان) تکرار شده است و چه‌بسا این روایت بر دیگر روایات ترجیح داشته باشد؛ زیرا این روایت مطابق با برخی اخبار ماست که می‌گویند مراد از هفت سال، هفتاد سال است و آن حضرت با قدرت خدای تعالی پس از ظهور، این مدت زندگی می‌کند. یعنی هر یک سال [از مدت زندگی ایشان] برابر با ده سال از سال‌های ما خواهد بود. این موضوع در اخبار ما که ائمه حدیث و حافظان علم درایه و حدیث آن‌ها را نقل کرده‌اند، تبیین شده است».(2)

سید صدرالدین صدر(ره) درکتاب خود پس از اشاره به اختلاف روایات وارد شده در زمینه مدت حکومت امام مهدی(عج) به ویژه در روایاتی که از طریق اهل سنت نقل شده است، ابتدا سخنی را از اسعاف الراغبین (ص 155) در ترجیح روایات هفت سال ـ به شرح زیر ـ نقل می‌کند:

«بیشتر روایات بر این موضوع اتفاق دارند که مدت حکومت او هفت سال است و تردید در زیادتر از این مقدار تا تمام شدن نه سال است. در مورد روایت شش سال هم همین موضوع مطرح است. ابن‌حجر گفته است: آنچه احادیث بر آن اتفاق دارند این است که او بی‌تردید هفت سال حکومت می‌کند. و از ابن الحسین ابری هم نقل شده است که اخبار مستفیض و متواتر دلالت دارند که او هفت سال حکومت می‌کند».(3)

حضرت آیت‌الله مکارم شیرازی نیز در این به باره می‌نویسد: «گرچه درباره مدت حکومت او احادیث مختلفی در منابع ا سلامی دیده می‌شود که از پنج یا هفت سال تا 309 سال (مقدار توقف اصحاب کهف در آن غار تاریخی) ذکر شده است که در واقع ممکن است اشاره به مراحل و دوران‌های آن حکومت باشد

و در ادامه می‌نویسد:

«این قول ظاهرتر و مشهورتر است و این خود فضیلتی بزرگ برای مهدی است که قیام او برای اصلاح دینی و دنیایی وعده داده شده، در این مدت کوتاه رخ می‌دهد. چنان که قیام جد بزرگوار اوـ درود و سلام خدا بر او و خاندانش باد ـ نیز در مدت هشت سال؛ یعنی از سال دوم هجری به بعد، به ثمر نشست».(4)

ایشان در پایان بحث، دیدگاه خود را در زمینه جمع بین روایات این گونه بیان می‌کند:

«ممکن است گفته شود دلیل اختلاف روایات این است که اساساً نمی‌خواسته‌اند حقیقت را در مورد مدت زمان زندگی مهدی بیان کنند ـ چنان‌که وقت ظهور او را نیز پوشیده نگه داشته‌اند ـ تا شنونده خود هر یک از اقوال را که مایل بود برگزیند و طولانی‌ترین زمان را برای بقای مهدی آرزو کند. اگر چه ترجیح ـ چنان‌که دانستی ـ با قول هفت سال است و همین هم اقواست».(5)

حضرت آیت‌الله مکارم شیرازی نیز در این به باره می‌نویسد: «گرچه درباره مدت حکومت او احادیث مختلفی در منابع ا سلامی دیده می‌شود که از پنج یا هفت سال تا 309 سال (مقدار توقف اصحاب کهف در آن غار تاریخی) ذکر شده است که در واقع ممکن است اشاره به مراحل و دوران‌های آن حکومت باشد (آغاز شکل گرفتن و پیاده شدنش پنج یا هفت سال و دوران تکاملش چهل سال و دوران نهایی‌اش بیش از سیصد سال! دقت کنید)، ولی قطع نظر از روایات اسلامی، مسلم است که این آوازه‌ها و مقدمات برای یک دوران کوتاه مدت نیست بلکه قطعاً برای مدتی است طولانی که ارزش این همه تحمل زحمت و تلاش و کوشش را داشته باشد».(6)

امام زمان (عج)
ابن حجر عسقلانی از علمای اهل سنت نیز درباره جمع روایات مدت حکومت مهدی موعود، چنین می‌نویسد:

«در نشانه‌های مهدی منتظر روایت‌های هفت‌سال بیشتر و مشهورتر هستند. بر فرض درستی همه روایت‌های [وارد شده در این موضوع] می‌توان آن‌ها را این‌گونه جمع کرد: حکومت او از نظر ظهور در قدرت متفاوت است. پس چهل سال ـ به عنوان مثال ـ به اعتبار همه مدت حکومت اوست. هفت سال و مانند آن به اعتبار نهایت ظهور و قدرت حکومت او و بیست سال و مانند آن نیز به اعتبار حد میانه [ظهور و مدّت حکومت او] است».(7)

با توجه به مطالب یاد شده شاید بتوان گفت که دوران زمامداری امام مهدی(عج) به طور خاص، یا کلّ مدت استمرار حکومت عادلانه‌ای که پس از ظهور تشکیل می‌شود 309 سال است و سایر سال‌هایی که در روایت ذکر شده است ـ بر فرض صحت روایات ـ ناظر به دوران‌های مختلف استقرار حکومت مهدوی از ظهور امام مهدی(عج) تا تشکیل حکومت است. توجه به نکات زیر در تأیید این برداشت مؤثر است:

1. استقرار حکومت عادلانه در سراسر زمین پس از قرن‌ها حاکمیت کفر و ظلم نیازمند مجاهدتی طولانی و گسترده است و قطعاً حضرت مهدی(عج) باید سال‌ها در جهان حضور داشته باشد تا بتواند به همه اهداف خود جامه عمل بپوشاند.

2. پذیرش این مطلب که مردم قرن‌ها برای تحقق عدل مهدوی در انتظار باشند و سختی‌ها و مشکلات بسیاری را در این راه تحمل کنند، ولی این حکومت چند سالی بیشتر به طول نینجامد بسیار دور از ذهن است.

3. پس از ظهور امام مهدی(عج) عصر رجعت آغاز می‌شود. پیشوایان معصوم(عج) یکی پس از دیگری به دنیا باز می‌گردند و پس از وفات یا شهادت آن حضرت راه او را ادامه می‌دهند.(8)

 

پی نوشت ها:

1. بحارالآنوار، ج 52، ص 280.

2. محمدرضا طبسی نجفی، الشیعه و الرجعه، ج 1، ص 225.

3. سید صدرالدین صدر، المهدی(عج)، ص 241.

4. همان، ص 242.

5. همان.

6. ناصر مکارم شیرازی، حکومت جهانی موعود(عج)، ص 281.

7. به نقل از: المهدی، ص 242.

8. بر اساس روایات: پس از ظهور امام مهدی(عج)، ابتدا امام حسین(عج) به عنوان نخستین رجعت کننده به دنیا برمی‌گردد. پس از او امیرمؤمنان علی (عج) و پیامبر اکرم(ص) نیز به دنیا رجعت می‌کنند و سالیان سال به زندگی خود ادامه می‌دهند.